باشگاه شیرازجوان
اولین و قدیمی ترین باشگاه رسمی کوهنوردی در جنوب کشور

خبرنامه

جهت عضویت درخبرنامه و اطلاع از خبرهای سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
مطالب اخیر
پنج شنبه, نوامبر 03, 2022
پنج شنبه, نوامبر 03, 2022
دوشنبه, اکتبر 17, 2022
سه شنبه, اکتبر 11, 2022
دوشنبه, سبتامبر 26, 2022
دوشنبه, سبتامبر 12, 2022
پنج شنبه, آگوست 25, 2022
پنج شنبه, آگوست 04, 2022

لطفا جهت نامنویسی اولیه باشگاه شیرازجوان اطلاعات خود را از طریق لینک زیر ارسال نمایید تا دراولین فرصت با شما تماس حاصل نماییم.

پنج شنبه, نوامبر 03, 2022

چهارشنبه, سبتامبر 08, 2021

بنام حق

 

ای کــوه سترگِ برف بـــر دوش       ای قلــــــۀ رازدار خامـــــــــوش

در دشت، روانـــه جوی از تــــو       دارد خـــــــزر آبـــــروی از تــــــو

همســـــاز نـــوای آبشـــــــارت       بــــا زمزمه هــای جویبــــــــارت

گیـــرد چو هـــراز، راه هامـــون       بـــا نغمـــۀ شـــور یــا همایـــون

تحریر لطیف بـی کران اســــت       آرامش جـان خستگان اســــت

انبـــــوه درخـت بیشـــــه زاران       پیغــام تـــــو را بـــه روزگـــــاران

در گوش مسافران هستـــــی       خوانند که هان، مرو به پستـــی

از رعد و تگـــرگ و باد و بـــاران       گستاخــی بــــی امان توفــــان

هیچت نبود هراس و تمکیــــن       دل زنده در این جهـان چرکیــــن

تندیــــس شگفـت روزگـــــاری       بــــر شـانۀ خــــاک، استــــواری

          گسسته مباد مهر و پیونــــد       هان ای شرف وطن، دمـــاونــــد           

 

شرکت کنندگان :

 

نیما شعبانی (سرپرست و مربی و گزارشگر)

بابک ایزدی (جانشین سرپرست و گروهدار فرود)

امین ستایش (مدیر فنی و گزارشگر تصویری و گروهدار صعود و مسئول محیط زیست)

شیوا کشاورز (پزشک)

 

تعداد همنوردان: 4 تن

تعداد بانوان: 1 تن

تعداد آقایان: 3 تن

استان : مازندران

منطقه : پلور

ارتفاع قله: 5671 متر

ارتفاع شروع برنامه (گوسفند سرا) : ۳۰۰۰ متر

ارتفاع صعود شده : ۲۶۱۰ متر

ارتفاع بارگاه سوم: ۴٢٠٠ متر

ارتفاع آبشار یخی : ۵۱۰۰ متر

 

بهترين تاريخ صعود به دماوند از جبهه جنوبي

صعود به قله دماوند از جبهه جنوبي یکی از راه های رسیدن به این قله می باشد، بهترین زمان از اول مرداد ماه تا آخر مرداد مي باشد در تاريخ هاي نزديک به نيمه هاي مرداد ماه شلوغ ترين فصل قله دماوند از جبهه جنوبي مي باشد، در اين زمان به علت کم شدن سرماي هوا و کمتر شدن بادهاي اطراف قله کوهنوردان بيشتري طالب فتح اين قله مي شوند البته نا گفته نماند که در همين مرداد ماه احتمال بارش برف و کولاک هاي شديد در نزديکي پناهگاه بارگاه سوم بسيار زياد است.

نکته: در زمان صعود از جبهه جنوبي قاطر هاي باربر در اول مسير پیمایش که گوسفند سرا نام دارد، وجود دارند که کوله پشتي هاي شما را با مبلغي حدود حداقل ۲۰۰ هزار تومان تا بارگاه سوم حمل ميکنند، در زمان شروع صعود احتمال زياد هوا آفتابي و بسيار مناسب مي باشد اما اشتباه نکنيد و تمام خوراک و پانچو و لباس هايتان را براي حمل به باربر ها نسپاريد زيرا تا بارگاه سوم حدود ۵ ساعت راه مي باشد و امکان خراب شدن هوا و بارش وجود دارد، حتما لباس گرم و پانچو را در اين مسير هر چند آفتابي و زيبا تا بارگاه سوم به همراه داشته باشيد.

 

بهترين ساعت صعود

دماوند از جبهه جنوبي به تهران و مازندارن بسیار نزدیک می باشد اگر ساکن تهران هستيد ساعت ۴ به سمت رودهن و از آنجا جاده هراز و سپس شهرستان رينه حرکت کنيد به ساختمان فدراسيون کوهنوردي که رسيدين وارد پارکينگ بشويد و ماشين خود را پارک کنيد.

ورودي پارکينگ مبلغي حدود ۱۰ هزار تومان مي باشد.

در جلوي درب اين ساختمان نيسان وانت ها و پاترول هايي وجود دارد که با مبلغي حدود به نفري 80 هزار تومان شما را به گوسفند سرا که محل شروع کوهپيمايي دماوند مي باشد مي رساند، طول مسير از فدراسيون تا گوسفند سرا حدود ۳۰ تا ۴۰ دقيقه مي باشد. که مسيري خاکي و پر از دست انداز ميباشد.

نکته مهم: خريد خود را قبل از رسيدن به گوسفند سرا انجام دهيد زيرا در اين محل فقط يه دکه کوچک با قيمت هايي بالاتر از قيمت شهر وجود دارد که محصولاتي مثل چاي، اب و تنقلات دارد. در طول مسير هيچ چشمه اي تا بارگاه سوم وجود ندارد پس حتما آب کافي تا بارگاه سوم همراه خود داشته باشيد.

 

بارگاه سوم کجاست؟ 

اگر قصد صعود به دماوند از جبهه جنوبي رو داشته باشید به پناهگاهی می رسید که در اطراف آن محل هايي براي برپايي چادر وجود دارد اين پناه گاه بارگاه سوم نام دارد که  ظرفيتي حدود به ۵۰ نفر دارد که براي شب ماني داخل آن بايد از قبل با شماره هاي زير تماس حاصل کنيد و جايي براي خود رزرو کنيد، البته ما پيشنهاد نميکنيم که داخل اين پناهگاه شب ماني کنيد به دليل جمعيت بيش از اندازه داخل پناهگاه و سر و صداهاي افراد اين محل از آرامش کافي برخوردار نمي باشد.

ارتفاع بارگاه سوم از سطح دريا حدود به ۴۲۰۰ متر مي باشد در اين ارتفاع علائم ارتفاع زدگي نمايان خواهد شد در مقاله علائم ارتفاع زدگي مي توانيد تمامي اين موارد و نکات مهم و قابل توجه آن را مطالعه کنيد.

چشمه آبي پشت پناهگاه وجود دارد که مي توانيد از آن آب تازه براي خود برداريد.

سرويس بهداشتي در نزديکي پناهگاه وجود دارد. 

نکته: لطفا کيسه زباله بزرگ همراه خود داشته باشيد و تمام زباله هاي توليد شده را همراه خود با پايين کوهستان حمل کنيد، شرايط محيطي و بهداشتي بارگاه سوم بسيار نا مناسب مي باشد. 

نکته: لطفا در کنار و وسط باند فرود هلي کوپتر که در کنار بارگاه سوم وجود دارد چادر نزنيد زيرا اگر هلي کوپتر امداد براي نجات قصد فرود داشته باشد مساله بسيار خطرناک مي باشد زيرا هم روند امداد رساني به تعويق مي افتد و هم تمام چادر و لوازم شما با باد بسيار قوي توليد شده توسط پره هاي هلي کوپتر به اطراف پرتاب مي شود و شما را دچار خسارت خواهد کرد.

 

توصیف مسیر صعود- جبهه جنوبی:

 این مسیر از قدیمی ترین مسیرهای دست یابی به قلۀ کوه دماوند است. دسترسی به مسیر جنوبی صعود، از طریق پلور و رینه امکان پذیر است. در نیمه های جادۀ آسفالتی متصل کنندۀ این دو نقطه به یکدیگر، مسیری خاکی و ناهموار به سمت شمال وجود دارد که با تابلویی کوچک مشخص شده است. این مسیر به گوسفندسرا و مسجد صاحب الزمان واقع در ارتفاع 3000 متری منتهی شده که مبدا صعود به قلۀ دماوند از مسیر جنوبی است. پس از آن، مسیر به سمت بارگاه سوم در ارتفاع 4150 متری ادامه می یابد. برای حمل بار در این فاصله می توان از چهارپایان استفاده کرد. پس از بارگاه سوم و ادامۀ مسیر از سمت چپ آبشار یخی، به تپه گوگردی می رسیم که حاصل آخرین فعالیت های آتشفشان دماوند است. گاز گوگرد از حفره های متعدد سنگ های گوگردی پراکنده در این ناحیه متصاعد شده و سبب سوزش چشم و گلو می شود. ادامۀ مسیر در یک شیب نسبتا تند به قله ختم می شود.

میانگین زمان لازم برای طی کردن فاصلۀ بارگاه اول تا بارگاه سوم 4 ساعت و از بارگاه سوم تا قله 6 ساعت می باشد.

 

قرارگاه رینه: 

این بنا که به مکان چای خوری موسوم بود، بعد از شهریور سال 1320 به صورت متروکه باقی مانده بود و سپس به فدراسیون کوهنوردی واگذار شد. این مکان به همت فدراسیون کوهنوردی کشور در سال 1348 به عنوان پناهگاه بازسازی شد. ساختمان اصلی آن در سال 1366 ساخته شده که مکانی است برای مستقر شدن صعود کنندگان از جبهۀ جنوبی. این پناهگاه و استراحتگاه در جنوب خیابان اصلی شهر، در ارتفاع 2080 متری قرار دارد. این مکان نخستین نقطۀ صعود از جنوب یا جنوب شرقی کوه است و گنجایش 30 نفر را دارد

 

مسجد و گوسفندسرا:

دومین مکان برای صعود به کوه دماوند از جبهۀ جنوب، ساختمان مسجد صاحب الزمان است. این مکان در ارتفاع 3050 متری قرار دارد و در نزدیکی گوسفندسرایی واقع شده. این مکان گنجایش 50 نفر را دارد ودارای نمازخانه، سرویس و محل استراحت کوهنوردان می باشد. فشار هوا 610 میلی متر جیوه است. این مسجد در سال 1371 ساخته شده است.

 

بارگاه سوم: 

سومین پناهگاه در یال جنوبی دماوند، بارگاه سوم با ارتفاع 4150 متر است. بنای فلزی این پناهگاه در سال 1345 در ارتفاع 4150 متری ساخته شد که در زمان خود پناهگاهی مجهز به شمار می آمد. این پناهگاه به علت سقوط بهمن بزرگی در زمستان سال 1351 از بین رفت و دوباره یک سال پس از آن، یک بنای سنگی جایگزین آن شد.  گنجایش آن حداکثر برای 30 نفر است و در پیرامون آن مکان هایی برای چادر زدن وجود دارد. فشار هوا در بارگاه سوم 540 میلی متر جیوه است.

 

 

مجتمع کوهنوردی دماوند:

این پناهگاه 50 متر بالاتر از پناهگاه بارگاه سوم قرار دارد. کار ساخت این مجتمع از سال 1385 شروع شد و در 8 شهریور 1387 گشایش یافت. مساحت آن 460 مترمربع است و 200 نفر ظرفیت دارد. این بنا در ارتفاع 4200 متر ساخته شده است. امکانات آن  عبارت است از:

اتاق های کمک های اولیه، انبار کوله، انبار عمومی، غذاخوری، آشپزخانه، ظرفشویی کوهنوردان، اتاق مدیریت، اتاق خواب عمومی، اتاق خواب اختصاصی و سرویس بهداشتی عمومی.

 

بهترين زمان براي اتمام صعود

بهترين زمان براي شروع صعود از بارگاه سوم ساعت ۳ تا ۴ صبح مي باشد زيرا تا قله حدود ۶ ساعت راه مي باشد که ساعت رسيدن شما به قله حدود ۱۰ صبح مي باشد و زمان برگشت شما چيزي حدود به سه ساعت يعني از لحظه شروع صعود از بارگاه سوم تا برگشت شما به بارگاه حدود ۹ ساعت خواهد بود.

نکته: به علت آفتاب شديد که از ساعت ۷ صبح شروع و در ساعت ۱۲ ظهر به اوج خود مي رسد حتما عينک مخصوص کوهنوردي همراه داشته باشيد.

در مراحل پاياني صعود به منطقه اي ميرسيد به نام تپه گوگردي، خاک اين تپه تماما از گوگرد مي باشد و در صورت برخورد با چشمان شما سوزش شديد ايجاد مي کند در اين منطقه بوي بسيار بد و تندي وجود دارد که علت آن وجود گازهاي گوگردي مي باشد.

حتما همراه خود يک فلاکس آب جوش همراه داشته باشيد تا در صورت بالا رفتن سرماي هوا با نوشيدن يک ليوان چاي يا قهوه حالتان بهتر شود.

نکته: وجود اسپري اکسيژن شديدا توصيه مي شود شما ميتوانيد اين اسپري ها را با قيمتي حدود به ۲۰ هزار تومان از داروخانه ها تهيه کنيد.

حتما همراه خود خرما، بيسکوييت و يا سيب زميني آب پز همراه داشته باشيد تا بتوانيد قند و کربوهيدرات مورد نياز صعود را تامين کنيد.

در طول مسير صعود به قله از جبهه جنوبي تعداد نفرات صعود کننده در مرداد ماه بسيار زياد مي باشد اما اگر بار اول مي باشد که پا در اين مسير گذاشته ايد حتما به همراه تيم ها و باشگاه هاي صعود اين کار را انجام دهيد.

 

بررسی شرایط کلی

وضعيت آنتن دهي موبايل:

خطوط ايرانسل و همراه اول تا بارگاه سوم بسيار عالي آنتن دهي شده اند

خطوط همراه اول بر روي قله هم آنتن دهي دارند و از اينترنت خوبي هم برخوردار هستند

مي توانديد بر روي قله لايو هم بگذاريد

 

وضعيت آب:

هيچ چشمه آبي در طول مسير وجود ندارد و فقط در بارگاه سوم آب اشاميدني وجود دارد که از آب شدن برفچال ها میباشد.البته مغازه بارگاه سوم آب معدنی بزرگ را در این تاریخ به مبلغ 15 هزار تومان می فروخت.

 

مسير بازگشت:

مسير بازگشت دماوند از جبهه جنوبي بسيار طولاني به چشم مي آيد پس حتما براي براي مسير بازگشت نيز آب کافي و خرما همراه داشته باشيد در مسير بازگشت عجله نداشته باشيد تا آسيبي به زانو هايتان وارد نشود.

 

گواهي صعود:

براي دريافت گواهي صعود به قله دماوند از جبهه جنوبي حتما يک عکس تک نفره در بالاي قله بگيريد و براي دريافت گواهي به ساختمان فدراسيون، همانجايي که ماشين ها را پارک کرده ايد مراجعه کنيد، قيمت اين گواهي چيزي حدود به ۵۰ هزار تومان ميباشد.

 

محل شب مانی:

مسجد صاحب الزمان که در سال ۱۳۷۱ و در ارتفاع ۳۰۰۰ متری یال جنوبی ساخته شده‌است.

جان‌پناه بارگاه سوم (قدیم) که در سال ۱۳۴۶ و در ارتفاع ۴۲۰۰ جبهه جنوبی ساخته شده‌است. این پناهگاه به علت سقوط بهمن در زمستان سال ۱۳۵۱ از بین رفت و پس از یک سال، بنای سنگی جایگزین آن شد. در پیرامون آن مکان‌هایی برای چادر زدن آماده شده‌است.

پناهگاه بارگاه سوم (جدید) که در سال ۱۳۸۷ و حدود ۵۰ متر بالای جان‌پناه قدیم (بارگاه سوم) در یال جنوبی ساخته شده‌است. این پناهگاه شامل اتاق‌های کمک‌های اولیه، انبار کوله، انبار عمومی، غذاخوری، آشپزخانه، ظرفشویی کوهنوردان، اتاق مدیریت، اتاق خواب عمومی، اتاق خواب اختصاصی و سرویس بهداشتی عمومی است

به علاوه قرارگاه‌های کوهنوردی پلور در جبهه غربی و رینه در جبهه جنوبی تسهیلاتی مانند وسیله رفت‌وآمد تا پای صعود، امکان شب‌مانی و راهنمای کوهنوردی ارائه می‌دهد.

 

پوشش گیاهی:

سترن وحشی، قفقازی، رُز گردآلود، گز، علف بره، چمن آراراتی، چمن گندمی آسیای مرکزی، جاروی علفی بامی، علف قرمز، جو چمنزار، ملیکای بی زبانک، علف صورتی، چاودار هراتی، شبه یولاف شکننده، ریش سنبل، خشخاش طناز، شکرتیغال و شکرتیغال مشهدی، چون جاشیر، سریش و در جاهای مرطوب زبان طلا، پیرسنبل، قدومهٔ پرشاخه، جعفری فرنگی معطر، بادرنجبویهٔ دنایی، خاکشیر تلخ کوتوله، گل بی مرگ طلایی، پنجه برگ نقره گون و…. 

 

گوناگونی جانوری:

روباه ، شغال ،سگ ، گرگ ، خرس ،خرگوش ، قوچ ، میش و …

 

یخچالهای طبیعی اطراف قله دماوند:

الف- یخچال های شمالی و شمال شرقی اطراف قله دماوند:

–    یخچال سیوله (جبهه شمالی)

–    یخچال دوبی سل (جبهه شمالی)

–    یخچال اسپلیت (جبهه شمالی)

–    یخچال عروسکها (جبهه شمالی)

–    یخچال خورتاب سر (جبهه شمالی)

–    یخچال یخار (شمال شرقی)

 

ب- یخچالهای پراکنده و برفچالهای اطراف دماوند:

–    یخچال وزمین چال (شرقی)

–    یخچال سرداغ (بین یالهای غربی و جنوب شمال غربی)

–    یخچال غربی (بین یالهای شمال جنوب غربی و غربی)

–    یخچال کافر دره (بین یالهای جنوبی و جنوب شرقی)

–    یخچال آسپرین سر (بین یالهای جنوبی و جنوب جنوب غربی)

 

مسیرهای صعود:

۱- شمالی -یال دبی سل- مسیر صعود این جبهه از میان دو یخچال سیوله (سمت راست)و دوبی سل (سمت چپ) صورت می‌گیرد. این مسیر دارای دو جانپناه در ارتفاع‌های 40۰۰ متر و ۴650 متر است.

۲- جنوبی - مسیر گوسفند سرا

۳- شرقی - یال ملارد

۴- غربی - یال سیمرغ

۵- شمال شرقی -تخت فریدون

۶- شمال غربی -یال داغ

۷- جنوب شرقی -یال ملاخوران

۸- جنوب غربی -یال معدن

۹- جنوب جنوب شرقی -یال وزمین چال

۱۰- شمال جنوب شرقی -یال ملارد

 ۱۱- جنوب شمال شرقی -یال یخار

۱۲- شمال شمال شرقی

۱۳- شمال شمال غربی

۱۴- جنوب شمال غربی -یال ورارو

۱۵- شمال جنوب غربی -یال چال چال

۱۶-جنوب جنوب غربی -یال آسپرین سر

 

 

گزارش:

طبق تقویم فصلی باشگاه شیراز جوان و پس از دوره دو ماهه آماده سازی و برگزاری چندین صعود کوتاه مدت تمرینی به منظور صعود به بام ایران ، قله دماوند (مسیر جنوبی) در تاریخ سه شنبه عازم تهران شدیم.از ترمینال جنوب با تاکسی ترمینال بسمت رینه حرکت کردیم که مبلغ 300 هزار تومان را از ما دریافت کرد.از آنجا نیز با یک دستگاه rangrovver  بسمت گوسفندسرا که نقطه آغاز پیمایش است، شدیم. هوا بسیار مطبوع و مناسب صعود بود.  و بارهایمان را جهت بردن تا بارگاه سوم به قاطرچی ها سپردیم.

پیمایش را ساعت 12:00 از محل حسینه آغاز کردیم. شیب ملایم مسیر پس از حدود یکساعت کم کم رو به افرایش گذاشت. عازم بارگاه سوم بودیم تا شبی را آنجا بگذارنیم و صبح پنج شنبه به قصد صعود به قله حرکت کنیم.

 در این هوای بسیار دلنشین گهگاهی عطر آویشن و گیاهان کوهی هنوز هم مسحور کننده بود.

نهایتا پس از حدود ۴ ساعت و نیم پیمایش، به بارگاه سوم دماوند در ارتفاع ۴۲۰۰ متری رسیدیم. محلی مناسب را برای چادر زدن انتخاب کردیم و باقی روز را به استراحت و هم هوایی گذراندیم. کم کم زیر پایمان از ابر پوشیده شد و منظره بی نظیری را  به تصویر کشید.

با اطلاع از وضعیت مساعد هوا در روز بعد، ساعت 2:30 صبح از خواب برخواستیم و کوله ای را که از دیروز آماده کرده بودیم به دوش کشیده و  ساعت 3:20 در ابتدای پاکوب صعود حاضر بودیم. تجهیزات زمستانی  همراه خود داشتیم که خاطرمان را برای مواجهه با طوفان و برف جمع می کرد.

شیب تند زیر آبشار یخی را به سمت بالا ادامه دادیم. هوا بصورت قابل توجهی سردتر شد. ساعت حدود ۶ بود که تشعشع های خورشید کم کم به چشم میخورد و  ما همچنان در سرمای ابتدای صبح صعود را ادامه می دادیم.

ساعت حدود 8:20 صبح به آبشار یخی رسیده بودیم. حالا در ارتفاع ۵۰۰۰ متر بودیم.تقریبا می توان گفت صف تشکیل شده از کوهنوردان از بارگاه سوم تا آبشار یخی که قصد صعود قله را داشتند ممتد بود.

پاکوپ پشت یال را انتخاب کردیم تا از شر بادهای غربی در امان باشیم. گهگاهی از تراکم ابرها کاسته می شد و پرتوهای خورشید از لابه لای ابرها به ما می رسید و به صعود دلگرم تر می شدیم. ارتفاع ۵۲۰۰ متر بود وضعیت هوا بسیار بهتر شده بود. خبری از سرما و یخبندان چند ساعت پیش نبود و ما به صعود امیدوارتر بودیم.

ساعت حدود 10:20 تپه گوگردی را پشت سر گذاشته ایم و چیزی تا قله نمانده بود. کوهنوردانی که از بالا می آمدند همه صعود کرده اند. خنده بر لب و جملات دلگرم کننده بر زبان دارند. ارتفاع حدود ۵۵۰۰ است کم کم بخارات کوگردی به مشام می رسد. در برخی مناطق از حفره های کوچکی روی زمین گاز گوگرد بیرون می زند و در فضا می پیچد. گاز گوگرد، باد شدید و ارتفاعات بالا تنفس را بسیار دشوار کرده است. یاس به دل راه نمی دهیم و ادامه مسیر را پیش می گیریم. از کنار دهانه گوگردی بزرگ عبور می کنیم. بادی که از پشت سر می وزد ما را از آن مصون نگه می دارد. صدای تنوره آتشفشانی می آید اما گوگرد زیاد آزاردهنده نیست.

ساعت 11:30 است روز پنج شنبه ما بر بام وطن ایستاده ایم. ارتفاع ۵۶۷۱ متری از سطح دریا. شور و شعف وصف ناشدنی ست.

به سرعت چند عکس یادگاری می گیریم و عزم برگشت می کنیم. باد در کاسه آتشفشان می پیچد، گاز گوگرد را همه جا پراکنده می کند و گلو و چشم ها را می سوزاند. بیشتر از این نمی توان روی قله ایستاد!

مسیر شن اسکی را پیش می گیریم و  سریع تر ارتفاع کم می کنیم. پایین دست ابرها کنار رفته اند و منظره دیدنی است.

آبشار زیبای یخی از باز هم نمایان شد و خودنمایی می کند. کمی پایین تر جانپناه هم دیده می شود.

حدود ساعت 3 عصر است که به بارگاه سوم می رسیم. صرف نهار، اندکی استراحت و خوابی شیرین. 

روز جمعه حدود ساعت ۷ عزم بازگشت به پلور را داریم. حدود دو ساعت و نیم بعد به حسینه صاحب الزمان رسیده ایم و توسط خودروها به پارکینگ رینه منتقل شده و از آنجا با یک دستگاه نیسان به پلور رفتیم.

نکته : لازم به ذکر است تمامی زباله های بوجود آمده توسط تیم در این چند روز کاملا جمع آوری شده و بهمراه خود پایین آوردیم تا سهم کوچکی در زیبایی بارگاه سوم داشته باشیم.لطفا شما نیز زباله های خود را به امید اینکه خودشان پایین بیایند در کوه رها نکنید.

پس از یک صعود دلچسب زمان آن فرا رسیده تا جشن کوچکی برای خودمان برپا کنیم.به کبابی کریم در پلور رفته و دیزی های خوشمزه اش را امتحان کردیم.

در آخر با تاکسی ماکسیم از پلور به ترمینال جنوب رقتیم و با اتوبوس به شیراز قشنگمان بازگشتیم.

 

کارگروه باشگاه فرهنگی و ورزشی شیراز جوان

پنج شنبه, سبتامبر 12, 2019

این یکی از مفید ترین ابزارهایی هست که شما می تونید بصورت رایگان داشته باشید.

 

کجا میشه اون رو پیدا کرد:

می تونید برید به یه مغازه پنچرگیری یا تعویض لاستیک و از مغازه دار بخواید که تیوب های فرسوده اش رو به شما بده.

اگر مغازه دار از دادن تیوب به شما خودداری کرد، با پرداخت مبلغ کمی میتونید تیوب ها رو بخرید. همچنین از تیوب دوچرخه ها هم غافل نشید. اونا میتونن برای استفاده تو کارای کوچیگ تر به کارتون بیان.

 

تهیه:

تویوب ها رو با قیچی بصورت عرضی برش بدید و حلقه حلقه کنید، بعد از اون هم با آب بشوییدشون.

موارد استفاده:

زمانی که غواصی می کنید می تونید از این حلقه ها برای نگه داشتن لوله ها استفاده کنید، برای امنیت فلاش و منبع نورتون هم می تونید از اونا استفاده کنید، همچنین می تونید از این حلقه ها برای نگه داشتن آچار و نصب اون دور پا یا دستتون استفاده کنید، از جمله کارایی دیگه که میشه با این ابزر انجام داد برای نگه داشتن دم پای شلوارتون روی چکمه ها، ، درست کردن یه ظرف نیمه خشک برای نگهداری کاربیدها و...هست. این دیگه به خلاقیت خودتون بر می گرده که دیگه چه کارایی با این ابزار انجام بدید.

مترجم: شاهپور امرالهی

منبع: crazycaver

 

 

یکشنبه, آوریل 10, 2022

 به نام حق

 

گزارش برنامه صعود پاک یا trad climbing کتیبه دراک

 

کتیبه دراک

مختصات جغرافیایی کتیبه دراک:

 29°40'15.51"N

 52°26'6.19"E

کتیبه دراک در شمال شرقی کوه دراک و شرق دره علی عسگری قرار گرفته است. این مسیر در سال 1384 توسط باشگاه شیراز جوان و زحمات همنوردانی همچون آقایان محمد جلالی(رییس محترم هیات کوهنوردی استان فارس)، اصغر پیرو و جواد روستا و با مساعدت دگر دوستان طی چند برنامه یک روزه گشایش یافت.

این مسیر از چهار طول طناب تشکیل شده که طول آن حدودا به 180 متر می رسد. مسیر دارای چهار کارگاه می باشد که کارگاه ها از نوع صفحه رول حلقه دار می باشند. در هر کارگاه از دو صفحه  رول حلقه دار برای ایجاد بازو استفاده میشود. همچنین دراواسط طول های اول و دوم مسیر یک صفحه رول حلقه دار کار گذاشته شده است که روند فرود را تسریع بخشیده و آسان می کند. رول های مسیر، تلفیقی از رول اسپید و رول هیلتی می باشد.

برای صعود بجز لوازم انفرادی سنگنوردی، دوازده کارابین اسلینگ، پنج عدد کارابین پیچ دار و تسمه و اسلینگ جهت برقراری کارگاه و دو طول طناب جهت صعود و فرود لازم می باشد. هرچند می توان پس از صعود از سمت دیگر کتبیه به صورت معمولی(کوهپیمایی) فرود آمد.سختی مسیر حدودا 5.10 می باشد. که سخت ترین قسمت مسیر یا کراکس کار در بخش نهایی آن یعنی طول چهارم و چند متر پایین تر از کارگاه آن واقع شده است

عوامل بالا و عواملی همچون آنتن دهی بسیار عالی موبایل در تمامی طول مسیر و نزدیکی آن به شیراز و... دست به دست هم داده تا مکان بسیار خوبی برای تمرین صعود کرده ای  و دیواره نوردی برای سنگنوردان شیراز و شهرستان های اطراف بوجود آورد.

تاریخ اجرا : ۱۴۰۰/۰۱/۱۹ به مدت یک روز

استان : فارس

شهرستان : شیراز

وسایل رفت و آمد : شخصی

وضعيت آنت دهي منطقه : خوب

وضعيت آب : بايد به مقدار کافی با خود به همراه داشته باشیم.

نحوه صعود : صعود کرده ای سه نفره 

تعداد میانی ها : حدود 15 عدد

ابزار به کار رفته : شفت ، فرند ، ترای کم ، میخ و هگزان

وضعیت کارگاه ها : ابزارگزاری

تعداد کارگاه ها: 4 عدد

میانگین فاصله میانی ها : بین 2 تا 3 متر

سرپرست برنامه : جناب مرتضی سرمست

مدیر فنی : نیما شعبانی

نفرات شرکت کننده در برنامه :

 

آقايان

 

مرتضی سرمست

مسعود کواری

نیما شعبانی

 

موارد آموزش داده شده :

1- انواع کارگاه ها و نحوه زدن آن ها

2- صعود کرده ای 2 و 3 نفره

3- نحوه قرار گرفتن ابزار روی هارنس جهت صعود دیواره های بلند

4- نحوه تقویت کارگاه

5- اصول اولیه ابزار گزاری

6- تمرین صعود (قرقره و سرطناب ) و فرود 

7- حمایت دینامیک، حمایت استاتیک

8- گره های چفت شونده

9- مروری مختصر بر آموزش های پیشین

 

مسیر صعود شده : 

مسیر اصلی کتیبه دراک بصورت صعود پاک

 

وسایل گروهی : 

 

• ۳ حلقه طناب دینامیک

• ۲ حلقه نیم طناب و یک حلقه تک طناب

• ۲۰ عدد کوییک درا

• ۳ عدد ابزار حمایت

 

وسایل انفرادی :

 

• کلاه کاسک

• هارنس

• کفش مناسب سنگ

• ۳۰ عدد کارابین پیچ

• ابزار حمایت و صعود ( ریورسو، ایرفورس ، گیری گیری ، atc guide , پیووت...)

• خود حمایت و اسلینگ با سایز های مختلف

• کیسه پودر سنگ

• طنابچه انفرادی

• طنابچه پروسیک

•چکش

•شفت کش

•غیره

 

گزارش

 

باری دیگر قسمت شد تا کتیبه دراک را صعود کنیم ، اینبار با دوستانی عزیز و قوی.

طبق هماهنگی های انجام شده راس ساعت ۶:۳۰ صبح روبروی مجتمع احسان خودروهای خود را پارک کرده و بهمراه کوله هایمان راهی کوهپایه دراک شدیم.

روحیه مان بالا و انرژیمان بسیار بود.پس از گذشت تقریبا نیم ساعت پای مسیر اصلی کتیبه رسیدیم و بی وقفه خود را جهت صعود تجهیز کردیم.

 

طول اول با سرطنابی نیما شعبانی و حمایت مسعود کواری آغاز و پس از رسیدن تقریبی به انتهای طناب کارگاه استاتیک ۳ بازوی اول برپا شد و ۲ دوست عزیز یکی با حمایت استاتیک و دیگری با طناب فیکس صعود شد.

طول های دو و سه نیز به همین سبک صعود شد و کارگاه استاتیک راحت سوم روی طاقچه ای مقرر شد که دقایقی را با حفظ ایمنی از مناظر لذت بردیم و گلویی تازه کردیم.

سپس طول آخر را نیز به اتمام رسانده و پس از اندکی استراحت آماده فرود شدیم.

 

طول ها را یکی پس از دیگری فرود آمده تا به ابتدای مسیر رسیدیم و خدا را شکر صعودمان بی خطر و صحیح به پایان رسید.

همانطور که مطلع هستید امروزه در دنیا سعی بر آن می باشد که صعود ها بیشتر بصورت پاک باشد تا آسیب به طبیعت را به حداقل برسانیم.

در آخر کوهپیمایی مان را تا پارکینگ به اتمام رسانده و راهی منزل مان شدیم.

 

🌹 ضمن تشکر و قدردانی از جناب مرتضی سرمست که ما را در این برنامه همراهی کردند و بسیار از تجربیاتشان خرسند گشتیم 🌹

 

🌷تک تک لحظه هاتان خوش و خرم باد🌷

 

کارگروه فنی و تحصصی باشگاه شیراز جوان

یکشنبه, فوریه 27, 2022

🌿🌹بنام ایزد منان🌹🌿

 

درتاریخ سه شنبه پنجم بهمن با اتوبوسی که درمیدان ولی عصر قرارگذاشته بودیم راهی بندرعباس شدیم. 

دوستان سروقت حاظرشدند اما بارگیری دوچرخه ها زمانبر بود یک گروه پنج نفره دیگر هم مسافر این اتوبوس بودند به همین دلیل با کمبود جا برای دوچرخه مواجه شدیم وبه ناچار چند دوچرخه رابه داخل اتوبوس بردیم

وراه افتادیم.

ساعت 4/5صبح به بندر عباس رسیدیم از اتوبوس خواسته بودم که ما را درمقابل اسکله شهید حقانی پیاده کند. چرا که از آنجا باید سوار قایقهای هرمز می شدیم. 

اسکله تعطیل بود ساعت 6صبح باز می شد واولین سرویس اتوبوس دریایی ساعت 7صبح حرکت می کرد. 

تاساعت 6صبح به استراحت ونماز خواندن وصرف چای گذشت. 

بابازشدن دربهای اسکله برای خرید بلیط حرکت کردیم. 

برای خریدبلیط وارد کردن کدملی نفرات لازم بود. 

به همراه مسافران نفرات زیادی که بومی منطقه بودند وبه نظر به محل کار خود می رفتند حضور داشتند. برای قایق اول افراد خیلی عجله می کردندواین موضوع باعث تعجب وعصبانیت مسئولین اسکله وقایق شده بود.

 ماسوارقایق دوم شدیم. 

نسبت به سفر قبلی من درسال گذشته قایق که با نامهای شناور دریایی واتوبوس دریایی شناخته می شد بسیار تمیزتر شیک تر وامکانات رفاحی بیشتری داشت. از همه مهمتر جلیغه نجات هرفرد درزیرصندلی به صورت پک شده بود. 

ظرفیت اتوبوس دریایی را که من پرسیدم نسبت به اندازه آنها از 70تا 150نفر ظرفیت حمل مسافر داشت. 

دوچرخه ها وکوله های بزرگ را روی عرشه قرار دادیم. 

برروی عرشه چندصندلی ویژه بود که بانشستن برروی آن نمایی بسیار زیبااز دریا وبا زاویه دید وسیع نسیب مسافرمی شد.

اماروی عرشه بادمی وزید وکمی نگران کننده بود. 

 

داخل کابین هوای مطبوعی بود تمام مسافران از ماسک استفاده کرده بودند واز پنجره نظاره گر دریا 

 

فاصله اسکله حقانی تا اسکله جزیره هرمز 40دقیقه بود ولی زمان بارگیری وتخلیه مسافران ودوچرخه وبار به درازا می کشید.

دریابسیارآرام بود نه موجی ونه تکانی درقایق مشاهده می شد ولی یکی از دوستان به من مراجعه کرد واعلام حالت تهوع کرد او را به روی عرشه هدایت کردم. بادیدن مناظر زیبا وتنفس هوای تمیز انگار در وی معجزه ای رخ داد بهبودی حاصل کرد.

بانزدیک شدن به جزیره هرمز قبل از هرچیز کوههای رنگارنگ خودنمایی می کرد.

انگار که به یک تابلو نقاشی خیره شده بودیم. پس از آن  خانه های سنتی که هنوز به شکل قدیم بکر ودست نخورده بودند. نه از آپارتمانهای سربه فلک کشیده خبری بود ونه از برجها ومراکز خرید وتجاری

 

درقسمت چپ جزیره قلعه به جامانده از پرتقالی ها به چشم می خورد.

 

هنوز چندصدمتر تا اسکله مانده بود که صدای موتور شناور قطع شد.

انگار که ناخدا موتورکشتی را خاموش کرد وبا مهارت خودش قایق به آرامی درکنار اسکله پهلو گرفت.

باتوقف شناور محلی ها سریع ازجای خود بلندشدند وبه سمت خروجی کابین مسافران رفتند.

ماهم کم کم یکی پس از دیگری خارج شدیم.

 

بلافاصله خدمه قایق مشغول تخلیه دوچرخه ها ووسایل مسافران شدند.

خدمه مدام از مسافران می خواستند که اسکله را ترک کنند.

ماهم پس از تحویل گرفتن وسایل کوله ها را به دوش انداختیم و از اسکله خارج شدیم.

از همان روی اسکله اقدام به گرفتن عکسهای یادگاری کردیم.

یکی روی اسکله ویکی بیرون از اسکله

 

قبل از پیاده شدن از قایق با منزلی که اجاره کرده بودیم هماهنگ کردم وآدرسش را گرفتم.

درمنطقه ای به نظر نوساز و بلوار مشرف به دریابود.

 

پس سوار بردوچرخه شدیم وتا آنجا رکاب زدیم به نظرم کمتر از سه یا چهار دقیقه طول کشید.

 

بانزدیک شدن به خانه درب باز شد وصاحبخانه به استقبال ما آمد.

دوستان یکی یکی وارد شدند ودوچرخه هارا درحیاط خانه قرار دادیم.

 

صاحبخانه توصیه های لازم را به ما کرد ورفت.

 

منزل نیز نوساز بود دواتاق خواب بزرگ داشت که پر ازتخت خواب بود.

سالن وآشپزخانه هم بزرگ بود ودارای مبلمان

 

همین که روی یکی از مبلها نشستم با جیغ یکی از بچه ها از جا بلندشدم وسراسیمه به سمت حمام رفتم. گویا از بزرگی حمام تعجب کرده بود. 

واقعا تعجب آور بود مثل یک اتاق خواب بود که قسمتی از آن را دوش حمام وتوالت فرنگی اشغال کرده بود.

البته درحیاط هم سرویس وروشویی داشت.

پس از کمی استراحت وبرداشتن کوله کوچک وناهار از خانه بیرون رفتیم تاگشت وگذار را آغاز کنیم.

 

جزیره هرمز که جزیره ای کوچک به مساحت 42کیلومتر مربع است باکوه های نمکی درشمال خلیج فارس به دلیل نزدیکی به تنگه هرمز از اهمیت ویژه ای برخورداراست.

فاصله تا بندرعباس هشت کیلومتر وجمعیت حدود 5900نفر

این جزیره درسال 912 توسط پرتقالی ها باکشتار مردم اشغال شد ودرسال 1031توسط امام قلی خان از امرای شاه اسماعیل صفوی آزاد شد.

آثاربه جامانده از اشغال بانام قلعه پرتغالی ها وتوپ های آنها همچنان باقی است. 

 

دورتا دوراین جزیره جاده ای هست به طول 24کیلومتر  که از تمام نقاط دیدنی وگردشگری عبور می کند وسپس به نقطه اول باز می گردد.

اگر این جاده را برخلاف عقربه های ساعت طی کنید بیشتر نقاط گردشگری در نیمه اول قرار دارد. 

 

از خانه بیرون آمدیم سبک بار وبانشاط، اولین چیزی که نظرهرشخصی را به خود جلب می کند دریای آبی خلیج فارس وپرواز پرنده های دریایی وگاهی صدای قایقهابودند.

درسمت راست ما دریا وسمت چپ خانه هایی سنتی بازسازی شده بود که بعضی به فروش صنایع دستی ویاغذاهای سنتی مشغول بودند. 

خیابان با آجرهای قرمز رنگ فرش شده بود. 

اتومبیل های معمول رادرآنجا ندیدم. 

فقط دونوع خودرو بود یا وانت های سه چرخه که اقدام به حمل   گردشگران می کردند ویا وانت های هایلوکس که آن هم درخدمت مسافران بود. 

 

همینطور که رکاب می زدیم از مقابل اسکله ردشدیم واز شهر خارج شدیم. 

 

دراثر بارندگی ومرور زمان آسفالت فرسوده بود ولی چاله نداشت. 

الهه نمک

به ورودی الهه نمک رسیدیم

درابتدای ورودی هرنقطه گردشگری دست فروشانی بودند که اقدام به فروش صنایع دستی ونوشیدنی های مختلف می کردند. 

باهماهنگی بادست فروشان دوچرخه ها را به آنها سپردیم ووارد بخش گردشگری شدیم.

 

درابتدا رودخانه ای با آب شور بود که دراطراف آن نمک ها رسوب کرده وشوره زده بود. 

کمی جلوتر کوهی رنگارنگ مشاهده می شد که افراد را بی اراده به خود جذب می کرد وگاهی درنوبت عکس گرفتن قرار می داد. 

 

جلوتر دیواره ای تماما ازنمک بود که دراثر فرسایش شکل زیبایی به خود گرفته بود از زیر این صخره نمکی ،چشمه آبی روان بود وزیبایی محیط را بیشتر می کرد. 

بعضی مشغول برداشتن قطعه هایی از نمک بودند. 

متلهای تخم مرغ رنگی

 

درادامه مسیر وپس از رسیدن به بلندی جاده سمت راست منظره ای جالب از ساحل دریا دیده می شد.

 

مثل اینکه محل تخمگذاری پرنده های افسانه ای  بود.

تخمهایی با رنگهای مختلف ودراندازه های مختلف که در زیر نور آفتاب ودر کنار ساحل منتظر گرم شدن وخارج شدن جوجه هایشان بودند.

این تخم مرغ رنگیها درواقع متل بودند.

متل اتاقهایی است دائمی که با کمی فاصله در محیط باز جهت اسکان مسافرین ساخته می شود.

 

غارنمکی

پس از کمی رکابزنی وگذشتن از شیبهای جاده به غار نمی رسیدیم. 

طبق معمول در ورودی غار محلی ها بازار فروش محصولات خود را برپاکرده بودند طوری که برای ورود به غار راه باریکی باقی مانده بود. 

دهانه غار قطری حدود 3/5متر داشت کف آن خاک سرخ رنگ ودیواره ها شوره نمک زده بود. 

باورود به غار قطر آن کمتر وکمتر می شد ولی جز کمی سفیدی نمک ومقداری دیوارهای چند رنگ چیز دیگری نظرم را جلب نکرد. خصوصا که نفرات درمسیر ایستاده بودند وراه را برای گذر سد کرده بودند. 

اندکی در بیرون غار استراحت کردیم وبه صرف نوشیدنی وتنقلات پرداختیم. 

 

دره مجسمه ها

 

پس از گذر از یک گردنه سمت راست جاده مکان وسیعی بود که درواقع ورودی دره بود وبا مغازه ها وپارک خودروهای حمل مسافر وچند درخت تقریبا اشغال شده بود. 

باقدم برداشتن به سمت دره  محیط تنگتر وباریکتر می شد مسیر هم تراز بود وشیب نداشت. اما درانتها به یک دالان تبدیل می شد که تنها یک نفر می توانست گذر کند. 

برروی بلندای دره براثرفرسایش اشکالی ایجاد شده بود که هرکدام به شکل یک جانورشبیه بود از کروکودیل گرفته تا کانگرو، پلنگ ماهی وحتی انسان

انتهای این دالان به پرتگاهی  عمیق وبسیار زیبا منتهی می شود باچشم انداز دریا وانعکاس نور خورشید درون آب

که مشرف است به تنگه هرمز وباکمی دقت می توان گذشتن کشتیها از تنگه هرمز را مشاهده کرد. 

 

دره رنگین کمان

 

دره رنگین کمان درواقع چند کوه هست که با رنگهای مختلف ودرکنار هم بسیارمنظره زیبایی ایجاد کرده تا آنجا که بسیاری از خانمها از گلهای رنگارنگ آن استفاده کرده وصورت ودستهای خود را رنگارنگ می کنند. 

ساعت حدود 13:30شده بود درکناره جاده زیر یکی از آلاچیغها درکنار درختان کهور گرمسیری نشستیم تا ناهار بخوریم هوا بسیار عالی بود. با نسیمی که از سمت دریا می وزید بسیار دوستداشتنی

 

پس از مدتی استراحت مسیر را ادامه دادیم تا به ساحل محیط زیست رسیدیم. محیطی بکر که باتوجه به مخفی بودن مسیر دسترسی آن  کمترکسی از آنجا استفاده می کند.

به محض رسیدن به این ساحل دوستان به گرفتن عکس وآبتنی در دریا مشغول شدند.

نزدیک به غروب آفتاب بود که حرکت کردیم وبه سمت شهر ومحل اسکان راه افتادیم.

هواتاریک بود که به شهررسیدیم.

بلافاصله جهت تهیه نان ومایحتاج دوستانی که تغذیه کافی به همراه نداشتند اقدام کردیم.

وبعضی هم از غذاهای محلی استفاده کردند.

 

به منزل که رسیدیم پس از کمی استراحت درمورد برنامه های فردا جلسه ای گذاشتم واز همفکری نفرات استفاده کردم تا برنامه هرچه بهتر و جذاب تراجراشود.

ساحل مفنق

 

روزپنج شنبه پس از صرف صبحانه درساعت 8:30 قایق در ساحل جلو منزل پهلو گرفت وماسوارشدیم اینبار باقایق هم جهت عقربه های ساعت جزیره را دورزدیم تا به ساحل مفنق رسیدیم ازراننده قایق خواستم که ما را درساحل پیاده کند وساعت 13به دنبال ما بیاید.

 

ساحلی زیبا ودست نخورده

راه دسترسی به این ساحل از دوطرق قایق ویا کوهنوردی است.

که عموما به خاطر گرما ووجود سنگهای تیز وتیغه ای از قایق استفاده می کنند.

این ساحل علاوه بر مناظر زیبا ورنگارنگ از تنوع مختلف جنس ساحل نیز برخورداراست.

 

ساحل ماسه ای

ساحل شنی

ساحل صخره ای

وساحل مرجانی

پس از مراجعت قایق به ادامه دورزدن جزیره پرداختیم.

 درنزدیکی قلعه پرتغالی ها به دلیل جذر دریا وپایین آمدن سطح آب پیاده شدیم. 

عصر آنروز دوستان دراختیار خود بودند. 

 

وشب باهم به گشتزنی درساحل ودیدن دست فروشهای محلی وچند مغازه رفتیم. ساحل سرخ

 

روزچهارشنبه وپس از صرف ناهار ابتدا به دیدن ساحل سرخ رفتیم.

 

این ساحل که نسبت به سطح جاده در ارتفاع پایینی قراردارد به وسیله جاده خاکی شیب داری باحدود شیب 15درصد قابل دسترسی بود.

از ابتدای ورودی خاک سرخ جاده خودنمایی می کرد.

وقتی به انتهای جاده رسیدیم.   منظره ای زیبا ازساحل دریا  که بانور منعکس شده خورشید درآن درکنار خاک سرخ ساحل خودنمایی می کرد.

دراین هنگام هربیننده ای بی اختیار به دریاخیره می شد و پس از مدتی دست درزیر خاک های سرخ می کرد تا نرمی وزیبایی آن را باتمام وجود حس کند.

 

روزجمعه

 

روزجمعه آخرین روز سفر مابود.

لذا برای بهره بردن بیشتر تصمیم گرفتیم صبحانه را خارج از خانه ودر محیطی جدید صرف کنیم.

وسایل را برداشتیم وسوار بر دوچرخه رکاب زنان به سمت جنگل حرا حرکت کردیم.

 پس از خارج شدن از شهر به منطقه ای رسیدیم که مقدارخیلی زیادی از انواع ماهی را برروی زمین ریخته بودند تاخشک شود.

مصرف این ماهی های خشک شده برای استفاده در غذاهای محلی بود.

 

جنگل حرا

 

حرا  نام درختی است که قابلیت رشد در آب شور دریا را دارد.

این جنگل درفاصله کمی از شهر قرار داشت.

با مد دریا  ساقه های این درختان به زیر آب می رود وبا جذر دریا پای درختان خشک می شود. به همین دلیل به طور دائم جریانی از آب دریا درزیر وکنار این درختان درحرکت است.

 

این درختان ارتفاع زیادی نداشتند شاید عموما حدود 3متر بودند ولی متراکم طوری که امکان گذر از بین آنها نبود.

 

صبحانه را درمکانی خشک ودر زیر سایه درختان کهور صرف کردیم.

در آنجا با گروه دیگری از دوچرخه سواران آشنا شدیم که از مشهد وبا قطار آمده بودند.

آنها درکنار دریا کمپ زده بودند.

چون باید برای بازگشت آماده می شدیم راه بازگشت را درپیش گرفتیم.

 

ساعت 11به خانه رسیدیم ومشغول جمع آوری وسایل وکمی استراحت شدیم.

 

ساعت 12از خانه خارج شدیم وبه سمت اسکله حرکت کردیم.

به سمت اسکله حرکت کردیم فروش بلیط در بیرون از اسکله وداخل بازارچه بود. بسیار شلوغ بود ومردم درصف ایستاده بودند.

گویا عصر جمعه بلیط جهت شناور پیدا نمی شود ومردم زودتر آمده بودند تا بلیط تهیه کنند.

پس از تهیه بلیط جهت سوارشدن به سمت جایگاه سوارشدن به قایق رفتیم

وباکمال تعجب دیدم برعکس بلیط فروشی بسیار خلوت بود.

مثل آمدن دوباره دوچرخه وکوله هارا بار گیری کردیم.

وسپس خودمان در جایگاه مسافران سوارشدیم.

وقتی به بندر عباس رسیدیم  ساعت 14:45بود.

جهت دریافت بلیط رزرو شده به سمت ترمینال حرکت کردیم حدود 10کیلومتر تا آنجا راه بود.

هنوز مسئول شیفت عصر نیامده بود لذا جهت تهیه ناهار واستراحت اقدام کردیم.

درکنار ساحل پارک حاشیه ای وجود داشت که بسیار گسترده بود لذا جهت استراحت به آنجا رفتیم تا هم استراحت کنیم وهم از ساحل بهره ببریم.

تا ساعت 9شب آنجا بودیم

وبعد به ترمینال رفتیم

اولین سرویس برای شیراز ساعت 10/5شب حرکت می کرد. پس از بارگیری دوچرخه ها ووسایل سوار اتوبوس شدیم وحرکت کردیم.

ساعت 7:10 به ترمینال شیراز رسیدیم.

 

تا وسایل ودوچرخه ها را پیاده کردیم حدود ساعت 7:30صبح روز شنبه بود که از دوستان خداحافظی کردیم وهرکس به سلامتی راهی خانه خود شد.

 

کارگروه دوچرخه سواری باشگاه شیراز جوان