هر فعاليت تخصصی، زبان فنی ( jargon ) ويژهی خود را دارد. بدون آگاهی به اين زبان فنی، مكالمه، صورتی ابتدايی و گاه اشتباه آميز به خود میگيرد، يا به كلی نا ممكن میشود. چند جملهی انگليسی كه در اين جا ملاحظه میكنيد، با هدف ارايهی اصطلاحات پركاربرد كوه نوردی تنظيم شده است. در عين حال فرض شده است كه در چنته داشتن چند جملهی الگو میتواند به كسانی كه مايل به مراوده با ديگران هستند، كمك كند. روشن است كه هر كس میتواند با استفاده از اين جملهها و دانشی متوسط از زبان انگليسی، تركيبات بیشمار ديگری بسازد . در مورد بسياری از واژهها و تركيبهای كوه نوردی كه در اين مقاله اثری از آن ها ديده نمیشود، میتوان از « واژه نامهی كوه نوردی » گردآوری عباس محمدی كه چند سال پيش در چندين شماره از مجلهی كوه چاپ شد و در كتاب « فرهنگ كوهنوردی و غارنوردی ايران» گردآوری داوود محمدی فر هم آمده است، استفاده كرد. همچنين خواندن مستمر متن های انگليسی كوه نوردیی را در كتابها، مجله ها و تارنماها به علاقمندان توصيه میكنیم.
منبع : سایت انجمن کوهنوردان ایران
بسياری اوقات برای باز كردن سر صحبت با يک غريبه، گفتگو در مورد وضع آب و هوا مفيد است - به ويژه كه كوهنوردان حساسيت و علاقهی بيشتری به اين موضوع دارند. بنابراين میتوان پس از سلام و عليک و معرفی، چند كلمهای دربارهی آب و هوا صحبت كرد. ( هنگام معرفی، به جای پرسيدن نام طرف مقابل ابتدا شما نام خود را بگوييد و اگر نمايندهی گروه كوهنوردی، سازمان دولتی يا موسسهای گردشگری هستيد، سمت خود را نيز ذكر كنيد.)
امروز هوا خوب است. Today it is fine
دركوه هوا نسبتاً سرداست. the mountain it'll be rather cold
در پارهای از مناطق ايران، اگر در تابستان كوهنوردی كنيد، ممكن است دچار گرمازدگی شويد. In some parts of Iran , when climbing in summer , you may be dehydrated.
اگر آب كافی با خود نبريد، ممكن است بدنتان دچار كمآبی شود. If you don't carry enough water , you may be heat stroked
در ايران، هوای مناطق گوناگون بسيار متفاوت است. In Iran , the weather varies a lot in different regions در دماوند، دراين فصل هوا خيلی سرد نيست، اما اثر باد - سرمايی خطرناک است. On Damavand , in this season , it is not too cold , but wind-chill is a dangerous factor
در مورد احوال شخصی ( سن، وضع تاهل، شغل و ... ) و در مورد برنامهای كه طرف خارجی قصد دارد در ايران اجرا كند، بهتر است كنجكاوی پيش از موقع نداشته باشيد و اجازه دهيد خود او كم كم به صحبت آيد؛ معمولاً اگر در مورد چنين چيزهايی از خودتان صحبت كنيد، طرف هم به حرف میآيد. اگر قرار است با او كوه برويد گرايش خود را بيان كنيد:
به راهپيمايی علاقه دارم. I am fond of hiking
كوهگردی را به صعودهای جدی ترجيح میدهم. I prefer hill walking to serious mountain climbing
من سنگنوردی را بيش از هر چيز دوست دارم، و علاقهی خاصام سنگ كوتاه است. I like rock climbing best , and my special interest is bouldering
اما گاه ديوارهنوردی هم میكنم. But, sometime I venture to big wall climbing
برويم به سالن سنگنوردی اين نزديكیها. Let's go to the nearby rock gym
اگر طرف خارجی مشتری شمااست (شما راهنمای او هستيد)، میتوانيد پس از معارفه، صريحاً سر اصل مطلب برويد و در مورد منطقهی مورد نظر صحبت كنيد: Let's talk about our programme
بهترين فصل منطقه از اواسط تير تا اواخر شهريور است. The region is best from June till mid September
راههای پياده روی بسيار در منطقه هست . Many trails cover this region
اين كتاب راهنما در برگيرندهی همهی اطلاعات لازم است . This guidebook details all the necessary info
در اين ميان ممكن است پرسش و پاسخهایی هم پيش آيد:
ارتفاع قله چقدر است؟ How high is this mountain? ۴۲۰۰ متر است . It is 4200 meters high
عمق آن تنگ (دره) چقدر است ؟ ?How deep is the gorge valley تقريباً ۱۰۰۰ متر عمق دارد. It is about 1000 meters deep
بهترين ديد را از كجا داريم؟ ?From where can we get the best view
از يال روبرو ديد بسيار جذابی داريم. A dramatic view can be seen from the facing ridge
دلم میخواهد از اين نقطه، دماوند را ببينم. I should like to see Damavand from this point
اگر روی اين يال به اندازهی كافی بالا برويد، ديد خوبی از دماوند خواهيد داشت. If you climb high enough on this ridge, you'll have a good view of Damavand.
سنگ نوردی
پيش از رفتن به پای كار بهتر است توضيحاتی در مورد تاريخچهی صعودهای مسير، و نيز مشخصههای فنی آن بدهيد:
ديوارهی شمالی علم كوه نخستين بار در سال ۱۳۴۳ صعود شد . Alam Kuh north face was climbed first in 1964.
مسير هاریرست - امير علايی، "مسير شاخص " ديوارهی علم كوه است. ( مسيری است كه به دليل ظاهر و تاريخچه، وجههی مشخصی دارد.) The Harry Rhost -Amir Alai route is" the route of character "on Alam Kuh north face .
پس از رست، فرانسویها در سال ۱۳۴۵، مسيری روی اين ديوارهی بلند باز كردند. After Rhost, the French did a route on this big wall in 1966
و لهستانیها در سال ۱۳۴۸ مسيری باز كردند. And the Polish put a route in 1969
جنس سنگ، خارا است و تقريباً تمام مسيرها محكم و مطمئن هستند. The rock is granite and almost all the routes are sound and safe
طولهای اول ميانیهای خوبی دارد، اما آخرين طول " خاكی " است. ( پر از خاک و سنگريزه است: ريزشی است.) The first pitch has good pros, but the last is chossy ( full of choss).
پس از رخ اصلی ديواره يک طول شامل سنگهای سست است . Above the main face, there is a rope length containing loose rocks
پس از آن طول دشوار، يک طول طناب نسبتاً ساده هست و سپس به طاقچهی آخر میرسيد. ( pitch برای طول دشوار، و rope length برای طولهای معمولی و ساده به كار میرود.) There is another rope-length after the difficult pitch, and you will step on the final ledge
سپس میتوانيم از پشت صخره فرود برويم. Then we can rope off the other side of the cliff
طول پنجم بیحفاظترين طول است؛ شخص نمیتواند حمايت ميانی بگذارد. The fifth pitch is the most exposed pitch of the climb; one can't place runners
آن دو طول ثابتگذاری شده است. Those two pitches are fixed
اين هيجان انگيزترين مسيری است كه تا به حال صعود كردهام! It is the most challenging route I have climbed
من در نخستين تلاش خود، با صعود از يک نيم مسير در سمت چپ ( با انحراف از مسير اصلی) از درگيری با مشكل پرهيز كردم. In my first attempt, I avoided this problem , by a variation on the left
مسير، ميخ پيچ (رل) ندارد. The route is boltless
در اين طول ميانی نداريم . There is no pros ( protections ) on this pitch
اگر بيفتی (سقوط كنی) مشكل خواهی داشت. If you fall, you have serious problem
اين دشوار ترين مسيری است كه تا به حال صعود كردهام.It is the hardest route I've ever done
يک بار تا نزديكی كارگاه بعدی رسيدم، اما تا پای كار سقوط كردم
. ( deck يک اصطلاح آمريكايی است.) Once I was near to the next belay station, but I fell to the deck
در پای كار ممكن است اين جملهها به كار آيد:
نگاهی به مسير بينداز . Have a look on the route
قابل صعود به نظر نمیرسد . It looks unclimbable
( صعود ) اين مسير را شروع كن.Start going at this route
به مسير درجهی d 5.12 میدهم .I give it 5.12 d
ترجيح میدهم كه تو سرطناب بروی و من حمايت كنم .I prefer you lead the route, seconded by me
طناب را (به خودت ) ببند! .Tie in
طناب را به كارابين بينداز .Clip ! / clip the rope into the carabiner
به همهی وسايل نياز نيست .You won't need all of the gear
بايد هر سه ( مسير ) را بزنيم .We should do all three
گرم (آمادهی كار) شدهام .I am warmed up
گره(اتصال) را باز نگاه كن (كنترل كن) Double check the knot - tie in
( بديهی است كه در صحبت با یک غريبه يا مربی لفظ please را در ابتدا يا انتهای جملههای امری به كار میبريم.)
گرهی اتصال و وسايل حمايت را امتحان كن.Inspect your tie-ins and belay set-ups
گرهات درست زده نشده! Your knot is half-tied
وسيلهی حمايت را ول كردهای. Your hands are off the belay device
مراقب باش ! Be careful !/ don't be careless
آمادهای ؟ Are you ready
بگذار پيامهايمان را هماهنگ كنيم.Les't coordinate our commands
پیام ها
پيام ها ( commands )، عبارت يا جملههايی هستند كه دو هم طناب برای برقراری ارتباط در حين كار روی مسير به كار میبرند. اين پيام ها بايد كوتاه و روشن باشند؛ دور بودن از يكديگر، پيچ و خم مسير، وزش باد و خستگی میتواند ارتباط را دشوار كند. چون نمیتوان با جملههايی طولانی منظور خود را رساند، لازم است صعود كنندگان پيام های كوتاه و هماهنگ داشته باشند. نمونهای از يک سری مبادلهی پيام را در زير ملاحظه میكنيد:
سر طناب: جمع میكنم . ( اضافه طناب را جمع می كنم . ) Leader : taking in slack
نفر دوم : خوبه ! ( اضافه طناب جمع شده است . ) Second man : that's me
سر طناب : صعود كن . / بيا . ( نفر دوم ، حمايت سر طناب را باز میكند و خود آمادهی صعود میشود.) Leader: climb when you're ready
نفر دوم : صعود میكنم ! / میآيم! Second man : climbing
سر طناب : آها ! / بيا ! ( يا چيزی شبيه به آن به علامت آمادگی . ) Leader : aye ! / climb
در حين صعود ممكن است پيامهای ديگری هم مبادله شود:
جمع كن ! ( طناب شل است . ) Pull in !/ pull in the rope !/ take in !/ take
طناب بده ! Slack
داشته باش ! / ( خوب جمع كن ، احتمال سقوط هست . ) Tight rope
( ممكن است فقط بگويند : ! Rope كه باز هم يعنی: داشته باش / حمايت را محكم كن . در صورتی كه در فارسی وقتی میگويند: طناب! يعنی: طناب بده، حمايت را شل كن .)
طناب نده ! ( مشكلی پيش آمده است.) Hold it
قرمز را جمع كن. ( در صعود دو طنابه ) Take in red
طناب بده / هر دو را شل كن . ( در صعود دو طنابه ) Slack on both
بكش / مرا نگهدار.Tension. (اين عبارت را معمولاً نو آموزان به حمايت كنندهی بالا میگويند؛ افراد واردتر به جای آن میگويند: Watch me يا Good belay يعنی: داشته باش، مراقب باش)
نيمهی طناب! ( نيمی از طول طناب باقی مانده است.) Halfway
چقدر طناب مانده ؟ How much rope چهل فوت ( 12 متر ) Feet forty .( meters 12 )
(طول طناب باقیمانده؛ گاه برای آنكه نفر بهتر متوجه شود، به جای forty میگويند: four...zero)
آزاد كن. حمايت را آزاد كن. ( و خودت آمادهی صعود شو .) Off belay
خوب ( شنيدم ) O.K
حمايت آزاد. ( كسی كه حمايت نفر همراه خود را آزاد میكند، میگويد.) Belay off
حمايت هستم ؟On belay
حمايت میكنم. Belay on
انداختم ( پس از انداختن طناب به نخستين ميانی میگويند) Pro in
ميانی میگذارم( هنگامی كه سر طناب كمی معطل كرده و درگير است، میگويد.) Protection
پاك سازی میكنم. ( هنگامی كه نفر آخر معطل كرده و مشغول در آوردن ميانی است، میگويد.) Cleaning
رد كردم . ( پس از گذر از يک دشواری ، به نفر خود میگويند .)On top
افتادم ! Falling !/ coming off
مرا پايين بفرست. )اصطلاح آمريكايی ) Dirt me
سقوط بلندی داشتم .( اصلاح آمريكايی )I had a screamer
خوبی؟ اوضاع خوب است؟ Are you fine
هنگامی كه سنگی كنده میشود، چند بار فرياد میزنند: Below! يا Rock و اگر يخ میريزد: Ice هنگامی كه میخواهند طناب را به پايين بريزند، فرياد میزنند: Rope! و پس از چند لحظه تامل ، طناب را پرتاب میكنند.
باز هم چند جملهی ديگر
سنگ نوردی مسير دشوار است ؟ Is it a difficult rock climb
نه، میتوان دست به سنگ بالا رفت . No, one can scramble up
روی مسير بايد هم طناب باشيد . You should be roped on the route
يك مقدار متوسط وسيله برای مسير كافی است.( منظور از rack حلقهی نگهداری ابزار-ميخ نگهدار-است.)A normal rack is o.k. for the route
میتوانيم مسير را ميخ كوبی كنيم . We can nail the route
از سوراخ كاری ( كار گذاردن ميخ پيچ ) بدم میآيد .I hate bolting a route
از كنده كاری ( كندن يا درست كردن گيره، دست كاری در وضع طبيعی سنگ ) متنفرم. I hate chipping
برای صعود ديواره بخشهای پايينی را ثابت گذاشتم. ( طناب ثابت كشيديم)For climbing the wall, we fixed the lower parts ./ we put fixed ropes on the lower parts
كوهنوردان يومار زدند. ( با يومار از طناب ثابت بالا رفتند .)The climbers jumared up the fixed rope
بايد با پروسيك بالا برويم.We should prusik up the rope
در حال يومار زدن ( يا بالا رفتن با استفاده از طنابهای ثابت)است. ( اصطلاح آمريكايی ) He is jugging
میتوانيم آنجا در تور بمانيم.(در تور، شب مانی كنيم يا مستقر شويم .)We can hang in there
نمیتواند حركات قدرتی انجام دهد.He can't do power moves
نمیتوانم كوله را بالا بكشم. I can't haul the rucksack ( pack )
طناب بدجوری پيچ خورده است . The rope has bad kinks
تا كارگاه پايين افتاد. ( سقوط كرد) He landed to the belay point
میتوانيم چند مسير در اين منطقه صعود كنيم. We can do some routes in this area
میتوانيم مسير را با طناب از بالا ( حمايت از بالا ) صعود كنيم. We can toprope the route
من آن را تکی كار میكنم. I solo it
او آن را تکی صعود كرد . He soloed it
مسير را آزاد صعود كرديم. We climbed it free
او پس از تمرين ( با كار روی مسير و شناسایی گيرههای آن ) صعود كرد . He redpointed the route
روی مسير كار شده است. ( گيرهها شناسایی شده و ميانی كار گذاشته شده .) The route is worked on
مسير را ديداری صعود كرده است. ( بدون شناسايی قبلی ) He's climbed the route on sight
مسير را جهشی صعود كرد. ( بدون شناسايی قبلی و بدون سقوط ) He flashed the route
با سبكی خوب مسير را صعود كردند( بدون ثابتگذاری، بدون كار قبلی روی مسير؛ يعنی كار با ارزشی انجام دادند.) They made the route in good style
مواظب باش كه بادامکها را درست كار گذاشته باشی . Make sure your cam placements are o.k
(بادامک - cam - وسيلهای است كه با محور خارج از مركز در شكافها و سوراخها عمل میكند؛ مانند ترایكم.)
يک ميانی زير آن سقف ( كلاهک بزرگ) كار بگذار .Place a pro under the roof
از دشوار مسير ( سختترين بخش آن ) خوشت آمد؟ How did you like the crux of the route
ديوارهی بيستون برای سنگنوردی ورزشی بسيار مناسب است . Bistoon wall is ideal for sport climbing
جنس آن سنگ آهک است و عوارض طبيعی زيادی برای ميانی گذاردن هست. It is limestone, and many features present natural protections
در كوهنوردی
برای يافتن راه صعود يک كوه، لازم است گزارشها را بخوانيد، با فرد با تجربهای مشورت كنيد و عقل سليم ( شم ) خود را به كار گيريد. To find the way of climbing a mountain, you should read writes up, consult an experienced climber, and use your common sense
هنگام كوهنوردی هميشه بايد يک حاشيهی اطمينان در نظر بگيريد.When climbing, you should always keep a safety margin كولههايمان را ببنديم .Let's pack our rucksacks
روپوشاش خوب است، اما ميان پوش و زير پوش مناسب ندارد.His shell layer is good, but his mid layer and thermal layer are not suitable
(لايهی رويی پوشاک او - بادگير يا كت پر - خوب است، اما پوشاک ميانی و لايهای كه در تماس با بدن او است، مناسب نيست.)
(در فصل گذشته ) صعودهای زيادی داشتم. I had a good, season / I did so many climbs
باشگاه ما برنامهی خوبی داشت . Our club had a good trip ( mountaineering programme)
قله را زديد؟ ( به قله رسيديد؟) Did you make the summit
ما سه قله را يك سره پيموديم ( پی در پی صعود كرديم.) We chained three peaks
امروز چه صعودی داشتيد؟ What did you climb today
هيچ. امروز استراحت داشتيم. Noting.It was our rest day
تيم ملی ما آن قلهی عظيم را فتح كردند. Our national team conquered the giant summit
آنان با يک حمله از پايگاه( چادرگاه اصلی) به قله رسيدند. They reached the summit in one push from basecamp
پژمان و علی قله را زدند. The summitters were pejman and Ali
يال بیحفاظ است. (يال دشوار يا نسبتاً دشواری است كه در آن امكان حمايت كم است، يا در معرض باد و سرما است : خطرناک).This is an exposed ridge
نمیتوان آنجا شب مانی كرد.It is too difficult to bivy there
ما به شب خورديم ( و مجبور به شبمانی شديم ) . We were benighted
شبمانی در فضای باز بود ( بدون چادر شبمانی يا بيرون از غار برفی). It was an open bivy
يک شب مانی با برنامه ( از پيش برنامه ريزی شده ) داشتيم. We had a planned bivouac
هنگام صعود يک كوه بزرگ، بهتر است كه چند نشانه را در موقعيت ياب ( جی پی اس ) خود وارد كنيد.When climbing a big mountain, you'd better enter some waypoints in your GPS
در اين ناحيه میتوان چشم اندازهای خيال انگيز ديد.Drematic views can be seen in this area
هنگامی كه داشتيم از يك " برف پل " میگذشتيم به درون شكاف يخ افتاديم و همراهانم مرا بالا كشيدند.When we were crossing a snowbridge, I fell into the crevasse and I was hauled by my fellows
آنان يک قارچ برفی بزرگ برای كارگاه درست كردند.They made a big snow mushroom as the belay point
يخنوردی دشوار بود؟ Was the ice climbing difficult
نه، در واقع يک برفپيمایی بود
.No, it was a snow plod in fact
منبع : سایت انجمن کوهنوردان ایران
سایت : http://www.alpineclub.ir