با تقدیم عرض تسلیت حضور خانواده محترم و داغدار مرحومه خانم صدیقه نیک سرشت با آرزوی صبر از درگاه ایزد منان برای بازماندگان و شادی روح آن مرحومه مغفوره همنورد از دست رفته مان و ابراز همدردی مجدد اعضاء محترم باشگاه کوهنوردی و اسکی شیراز جوان ، قطعه شعری تقدیم حضور خانواده آن عزیز از دست رفته و مربی ارزنده و با اخلاق می گردد.

اسماعیل عباسعلی نژاد - 25/3/1389

او که با خط از سر می نوشت

سرنوشتش را چرا این سان نوشت

 

خسته می بود ؟ خسته از تقدیر او

این یکی را شاید از بر می نوشت

همنورد خوب ما صدیقه خانم آن گل نیکوسرشت

مهربانی را چه خوانا و چه زیبا می نوشت

 

شاید اصلاً خط او را هیچکس هرگز نخواند

گر که میخواند با مرکب نه که با زر می نوشت

 

بوستانش چون خزانی سرد شد

با دلِ چون غنچه پرپر می نوشت

 

ذهن او چون پُر شد از بی باوری

یا مکرر یا مکدر می نوشت

 

خسته بود او خسته از دنیای وانفسای ما

زین سبب او پر گشود همچون کبوتر تا بهشت

 

در فراقش این غم و اندوه و این حُزن عظیم

شک ندارم باید تا صبح محشر می نوشت

 

نام زیبای صدیقه آن گل نیکو سرشت

از چه رو و پس چرا در سطر آخر می نوشت

 

نام و یاد او و بلکه راهش تا ابد ما عجین

این تعهد را همی با دیدهٔ تر می نوشت