بنام آفریدگار زیبایی ها

سوگ نامه ای اندر قفای سبز پوشان

سپاس مرا خدای را که طبیعت و کوه را آفرید تا عده ای (مثلاً) از برای حفظ آن به نان و نوایی برسند و بعضی دیگر برای تفریح وسرگرمی، وحوش را با اسلحه های مجاز و غیر مجاز سلاخی کنند و جمعی دیگر پوشش گیاهی را با چرای بی رویه دام و کشت (مثلاً) محصولات کشاورزی و درپی آن تبدیل به ویلا و باغ شخصی ، نابود کنند و گروهی هم چون ما (کوه نوردان و طبیعت گردان )حسرت نابودی آن را کشیده و مرثیه سرای از دست دادنش باشیم.

صبح آدینه( دهم آذر ماه نود و یک) یک روز ابری قشنگ پاییزی، با کوه نوردان باشگاه شیراز جوان ساعت 6 صبح عازم کوه سبز پوشان واقع در جنوب شیراز گردیدیم. حدود یک کیلومتر بعد از روستای شاپور جان از کوچه کنار بلوک زنی به کوه نزدیک شدیم و از دره معروف به شودان(شهاب دان) صعود را شروع و تا چاه نفت یا دره شهری پیش رفتیم. ابتدای مسیر صعود و یا بهتر بگویم دامنه کوه توسط باغهای مجاز و غیر مجاز تقریباً به طور کامل اشغال گردیده است(که البته هنوز هم تصرف دامنه کوه ادامه دارد).این دره پوشیده شده است از درختچه های مختلف که تقریباً همگی خوب و سالم به نظر می رسیدند چون نه زمین قابل کشتی در این مسیر می باشد و نه قابلیت تغییر کاربری برای ایجاد باغ و احداث کارگاه را دارد.

بعد از 3 ساعت بالای قله قرارگرفتیم. به دلیل حفر چاه نفت در قسمت بالای کوه در سالهای قبل از انقلاب یک راه خاکی ماشین رو از جاده آسفالته تا چاه نفت بالای کوه وجود دارد.

بعضی روستائیان و افراد سود جو از این جاده تراکتور و ادوات کشاورزی را به بالای کوه منتقل کرده و اقدام به شخم زدن سطح وسیعی از مراتع نموده اند. تو گویی که اصلاً زمین کشاورزی خالی در دشت منتهی به این کوه وجود ندارد و این زبان بسته ها برای افزایش تولید به کوه هجوم آورده اند! در حالی که اگر از همان بالا برگشته و دشت مذکور را مشاهده فرمایید می بینید که حدود 60 الی70 درصد این دشت کشت نشده است. به جای آن  مابقی اراضی سطح کوه را که شخم زده اند، به آتش کشیده اند و همچنان درختچه ها و پوشش گیاهی را به هر نحو ممکن نابود می کنند.

طی مدت 7 ساعت که درطبیعت زخم خورده این کوه بودیم به کرات صدای شلیک گلوله شنیدیم و رمه های زیادی از بز و گوسپندان را در حال چرا و خوردن برگ درختان مشاهده نمودیم و از دوستان عزیز وظیفه شناس که کلی جایشان خالی یا بهتر بگویم خاکستر بود ذکر خیر نمودیم.

((یکی را گفتند چرا بینی ات کج است گفت کجام مثل همه کس است))

و درآخر اینکه ما جماعت دوستار طبیعت و کوه نورد به جهت کمک در حفظ طبیعت می توانیم چشم بینای دوستان وظیفه شناس باشیم و چه خوب است که این کار را در شیراز شروع شود.

و همه با مشارکت در دیدهبانی محیط زیست و طبیعت گزارش های تخریب را به مراجع مربوطه ارسال داریم و بدینوسیله ما این سوگ نامه را برای دوستانمان ارسال می کنیم ، شاید دلی به درد یا حداقل به رحم آید وفرجی شود اندر نجات طبیعت زیبای این کوه و دیگر کوه ها و دشت و دامنه های آن  .

به امید روزی که نظاره گر چهره مجروح طبیعت نباشیم.

                          

باشگاه ورزشی شیراز جوان

عبدالرسول عباسی