گندم بريان، از گرمترين نقطه های کره زمين وشهري بدون جمعيت با دهها هزار کيلومتر وسعت
تمدن آراتا
در اوایل هزاره چهارم قبل از میلاد ، بین النهرین ، یعنی ناحیه واقع در بین دو رودخانه دجله و فرات ، سومریها یكی از تمدن بشر را پایه ریزی كردند ، تمدنی كه در آن شهرنشینی به معنای امروزی كلمه ایجاد شد و نهایتاً یك كشور با تمدنی شگرف و مثال زدنی در ادوار تاریخ پدید آمد . طبق بهترین تخمین ممكن ، اولین مهاجران سومری در حدود سه هزار سال قبل از میلاد به بینالنهرین روانه گشتند كه قریب به اتفاق محققین بر این عقیدهاند كه خاستگاه اولیه سومریها و تمدن مدرنشان سرزمینی به نام آراتا بوده است.
در گل نبشتهها و سرودهای حماسی سومریها به كرات نام آراتا را میتوان دید، كه خداوندان سومر در مواقع جنگ و مصیبت دست یاری و كمك به سوی این سرزمین ثروتمند بلند نموده و مردمانش را به مساعدت میطلبیدند و از هنرمندان و صنعتگرانشان میخواستند تا در برپانمودن معابد خدایان شهر سومر توان خود را به كار گیرند .
طبق نوشتههای سومری ، برای رسیدن به سرزمین دور دست آراتا ، باید از شوش در استان خوزستان گذشت و پس از پیمودن سرزمین انشان (فارس) از هفت كوه بزرگ و خطیر به سرزمین آراتا رسید كه با بررسی محققین تنها منطقهای كه از لحاظ جغرافیایی ، شرایط فوق را دارا میباشد استان كرمان است كه ارائه دلائل بسیار و استناد به گل نبشتههای سومری و همچنین شواهد به دست آمده از كاوشهای شهداد توسط دكترمجید یوسفزاده (باستان شناس) و میرعابدین كابلی (سرپرست گروه باستان شناسان شهداد)، سرزمین آراتا را در استان كرمان با مركزیت شهداد تثبیت نمود.
كاوشهای انجام شده در منطقه شهداد نشان دهنده وجود یك تمدن غنی و مدرن شهری در پنج هزار سال قبل از میلاد میباشد كه در آن ساختمانهای مسكونی و بناهای عمومی چون مراكز صنعتی ، معابد خدایان ، كاخهای سلطنتی و.... وجود داشته است كه فلز كاران و صنعت كاران آن انواع ظروف مورد مصرف آشپزخانه و اشیاع زینتی مورد استفاده زنان آن روزگار و اشیاء زینت بخش معابد الهههای نگهبان و كاخهای سلطنتی را ساخته و پرداخته میكردند.
بزرگی و شكوه تمدن آراتا را همین بس ، كه دو هزار سال پس از نابودی این تمدن در دنیای یونان و روم باستان آثاری مشابه و برگرفته از آثار سرزمین شهداد مشاهده میشود.
کرمان
استان کرمان با دارا بودن آثار تاریخی و مناظر طبیعی بکر و چشم نواز یکی از قطبهای مهم گردشگری در کشور به شمار می رود که سالانه جهانگردان زیادی را به سوی خود جذب می کند.
از جمله مناظر طبیعی استان کرمان که همواره مورد توجه جهانگردان قرار داشته کویر لوت با 80 هزار کیلومترمربع وسعت می باشد که در جنوب شرق ایران قرار گرفته است.
کمپ گردشگري کوير
کمپ گردشگري کوير با 34 آلاچيق، آب بهداشتي، برق، راه آسفالته و برجهاي نور در 28 کيلومتري شمال شرقي شهداد در مسير کلوت ها قرار دارد و گردشگران مي توانند در آن استراحت و اقامت کنند.
حضور گشت هاي امدادي هلال احمر تا عمق 150 کيلومتري کوير لوت آرامش خاطر را براي گردشگران به ارمغان مي آورد.
بخش شهداد با 24 هزار کيلومتر مربع وسعت، 30 هزار نفر جمعيت و 2 نقطه شهري در 95 کيلومتري شمال شرق کرمان در همسايگي کوير لوت واقع است.
اشکال شگفت انگیز دشت لوت در واحدهای جغرافیایی آن
دشت لوت نمایشگاهی طبیعی از شگفت انگیزترین عوارض بیابانی دنیا است نظیر:
- بزرگترین شهر کلوخی جهان. منطقه کلوتها از دور به خرابههای شهری بزرگ میماند که توصیفهای گونان از آن شدهاست نظیر: شهر خیالی و یا شهر لوت.
- مرتفعترین هرمهای ماسهای دنیا در لوت است. مرتفعترین هرمهای شناخته شده دنیا حداکثر ۳۰۰ متر ارتفاع دارند (لیبی) اما در لوت ارتفاع برخی هرمها گاه به ۴۸۰ متر هم میرسد.
- 40 مخروط آتشفشان کواترنر در سطح دشت لوت وجود دارد.
- پهنههای وسیع ماسه و ریگ با طیف رنگی قهوهای روشن تا خاکستری و سیاه نظیر «گدار باروت» که چون خاک آن سیاه و شبیه باروت است به این نام خوانده میشود.
- دشتهایی از گدازههای بازالتی چاله چاله نظیر «گندم بریان».
- پهنههای شنی مواج
- بزرگترین نبکاهای جهان تپههای شنی پوشیده از گیاه (نبکاها) که یکی از شگفتیهای همزیستی خاک و آب و گیاه است. این نبکاها به گلدان بیابان نیز نامیده شدهاند.
- مرتفعترین ربدوها (Rebdou )ربدوها مشابه نبکاها با ابعاد بزرگتر شکلهای پیچیدهتر در لوت غربی میباشند.)
- پهنههایی به شکل چندضلعیهای متعدد که حاصل قشر نمکی ضخیم و تبخیر شدید سطح زمین است.
- کویر پاشتری، سطح این نوع زمینها اینطور بهنظر میرسد که پس از بارندگی زیاد خیس شده و تعدادی شتر روی آن راه رفتهاند.
- هامادا Hammada دشتهایی از ریگ، شن و پوشیده از خاکهای ریگی که فاقد گیاه است.
دشت لوت به سه واحد جغرافیایی تقسیم شدهاست:
۱– لوت شمالی از عناصر ریگ، شن و ماسه تشکیل شدهاست و حد جنوبی آن را بریدگیهای نا منظم مشرف به چاله «رود شور بیرجند» تشکیل میدهد. ناهمواریهای ماسهای به شکل سفرههای ماسهای در آن وجود دارد.
۲– لوت مرکزی شگفت انگیزترین قسمت دشت لوت است. در قسمتهای شرقی لوت مرکزی تپهها و تودههای عظیم و به هم پیوسته ماسهای قرار گرفته و سطح قابل توجهی از لوت را به عرض متوسط ۵۲ کیلومتر وطول متوسط ۱۶۲ کیلومتر در لوت پوشاندهاست. بخشی از ناهمواریهای لوت مرکزی دارای پوشش گیاهی بوده و بخش غربی آن فاقد پوشش گیاهی است.
از نظر زمینریختشناسی لوت مرکزی به سه منطقه اصلی (از غرب به شرق) تقسیم شدهاست (ماخذ شماره ۴):
الف –دشت سر Pediment به عرض ۵ تا ۱۰ کیلومتر به صورت نواری سطح آن را ماسه و لای(silt)و نمک پوش
ب- کلوتها:کلوت ها(کلوت اصطلاح محلی است) به خندقهای بسیار عظیم که حاصل فرسایش آبی و بادی است به عنوان پدیدهای بی نظیر در دنیا شناخته شدهاست.
«رود شور» در مرطوب کردن دیواره این کلوتها اثر کافی داشته و فرسایشهای آنها را تسهیل کردهاست.
منطقه کلوتهای در ۴۳ کیلومتری شهداد (۲۴ کیلومتری ده سیف) قرار دارد و در مساحتی به عرض متوسط ۸۰ کیلومتر و طول متوسط ۱۴۵ کیلومتر را تشکیل دادهاند.
مهمترین بادی که دیوارههای کلوتها را فرسایش میدهد بادهای ۱۲۰ روزه سیستان است.
در فاصله کلوتها زمین پوشیده از ماسه بادی است و در نقاطی که ماسه بادی نیست زمین از نوع رس لائی و رس است.
ج- تپههای ماسهای در شرق لوت مرکزی منطقهای به عرض ۵۰ کیلومتر و طول ۱۰۰ کیلومتر متر را تشکیل میدهند. ارتفاع این تپههای ماسهای تا ۵۰۰ متر هم میرسد (ماخذ شماره۴). نا همواریهای ماسهای به اشکال برخان (Barkhan) – هرمهای ماسهای –سیف (sif) و تپههای طولی دیده میشود.
۳- لوت جنوبی (لوت زنگی) غنیترین قسمت چاله لوت از نظر پوشش گیاهی است
دشت ریگ سوخته یا "تل گندم بریان "
"تل گندم بریان" با مساحت 480 کیلومتر در شرق رود شور قرار دارد و سطح آن از گدازه های آتشفشانی سیاهرنگ پوشیده شده که رنگ تیره این خطه با جذب حرارت خورشید، موجب افزایش گرمای موجود می شود.
گفته می شود در تابستان دمای هوا در این نقطه در سایه 65 درجه بالای صفر و در آفتاب در روی گدازه های آتشفشانی به 100 درجه سانتیگراد می رسد.
گندمبریان تپه ای است که از جاذبه های زیبا و دیدنی کویر لوت به شمار می رودو
جامعه محلی بیابان لوت آن را با نام ریگسوخته نیز میشناسند.این تپه در فاصله 80کیلومتری شمال شهر شهداد ودر شرق رود بیرجند قرار گرفته که با آخرین اندازهگیری توسط تیم پژوهش مشخص شد که مساحت آن حدود 200کیلومتر مربع است.
اثبات شده که گندمبریان در بیابان لوت با دمایی بیش از 67درجه سانتیگراد در سایه، از گرمترین نقطه های زمین است.سطح گندم بریان پوشیده از سنگها و گدازههای بازالتی سیاهرنگ آتشفشانی است
اين سنگها قليايي (بازي) و از نوع آذرين بيروني هستند.پس از خروج ماگما از دهانه آتشفشان با حرکت دوکي شکل گدازه ها در آسمان، گازها از داخل آنها خارج شده اند که منجر به ايجاد حفره هايي در آنها شده است و دهانه آتشفشان در اثر فرسايش از بين رفته است.
رنگ سياه سنگها باعث جذب انرژي خورشيد در تابستان به ميزان زيادي توسط آنها و بالارفتن شدید دما مي شود.
همچنین گندم بریان از پستترین منطقه های داخلی ایران است و این موضوع نیز از دیگر دلایل گرمای شدید آن است.
تقریبا بهغیر از جناح شمالی این تپه، دور تا دور آن را دیوارهای خاکی با ارتفاعات مختلف که بلندترین آن از 30متر تجاوز نمیکند مانند قلعه فرا گرفته است. سنگهای گدازهای سیاهرنگ که ارتفاع برخی از آنان حدود 4متر است نیز تمامی سطح فوقانی دیوارههای خاکی را پوشانده است.
همزیستی خاک زرد رنگ پایه و سنگهای سیاه بازالتی، از جمله پدیدههای بینظیر در این مکان است که زیبایی زائدالوصفی به منطقه گندم بریان بخشیده است. ارتفاع 483متری از سطح دریا و ریختشناسی (Morphology) منحصر بهفرد تپه گندم بریان ، این مکان را از دیگر مناطق ریگزار و پست پیرامونش متمایز کرده است. چنانچه از طریق تصاویر ماهوارهای به گندم بریان نگاه کنیم، این تپه مانند ملاقهای است که دسته آن در سمت شمال قرار میگیرد. شایان ذکر است ناحیه شمالی گندمبریان با دشتهای پیرامونش همسطح میشود و تنها خاک سیاه رنگش (گدار باروت) که مانند دسته ملاقه است موجب میشود که اشتباه کنیم و آن را همسطح تپه گندم بریان تصور کنیم.
خاک و شنهای سبک موجود در سطح گندم بریان که سطح وسیعی از آن پوشیده از سنگهای سیاه گدازهای است، وضعیت غریبی برای بیننده بهوجود میآورد که ذهن آدمی با آن فضا کاملا بیگانه است و همین موضوع باعث میشود که تصور کنیم در مکانی بهغیر از کره زمین قرار گرفتهایم.
به دليل نداشتن جاده و راه مشخص دستيابي به گندم بریان به سختي و تنها با همراهي تعداد معدودي که آشنا به مسيرها هستند امکان پذير است.
دماي هوا از آبان تا فروردين در اين نقطه کره زمين قابل تحمل و طبيعي است و تنها در همين فرصت است که مي توان به سفر به گندم بريان فکر کرد.
موقعیت جغرافیایی و ارتفاع تپه گندم بریان براساس اندازهگیریای که در آذر ماه سالجاری توسط این گروه انجام پذیرفت، بدین شرح است؛ فراز شرقی این تپه 437متر از سطح دریا ارتفاع دارد و در موقعیت جغرافیایی 31درجه و 3دقیقه و 59/59ثانیه شمالی و 57درجه و 45دقیقه و 48/16 ثانیه شرقی است و همچنین در بلندترین نقطه شمال غرب این تپه با موقعیت جغرافیایی 31درجه و 6دقیقه و 51/38 ثانیه شمالی و 57درجه و 35دقیقه و 56/23 ثانیه شرقی دارای 483متر ارتفاع از سطح دریاست.
در این منطقه، هیچ موجود زندهای زندگی نمیکند و شرایط به گونهای است که امکان زیست هیچ گیاه یا حیوانی وجود ندارد. در پژوهشها یی که در منطقه انجام شده مشاهده شده که گاو و گوسفند مردهای که توسط کامیونهای عبوری در گندمبریان رها بودند، تجزیه نشده و نگندیده بودند بلکه فقط در اثر حرارت خورشید خشک شده بودند و این موضوع نشان میدهد در این منطقه حتی باکتری هم امکان حیات ندارد. این چنین است که دکتر کردوانی معتقد است، کویر لوت، کره ماه زمین است (روزنامه شرق، صفحه 16 شماره ،122 یکشنبه 7 آذر 1389)
ولی پس از زندهگیری دو حشره ناشناخته، این حشرات تحویل مرکز تحقیقات جهاد کشاورزی استان فارس که از جمله مراکز فعال و معتبر کشور است قرار گرفت تا هویت این دو حشره را شناسایی کنند. هم اکنون براساس مطالعات مقدماتی محققان کشورمان، چنین گزارش شده است که نمونه عنکبوت مذکور از خانواده Pholcidae و جنس آن تااندازهای که الان میشود نظر داد از جنس Spermaphora است و در حال حاضر مشغول بررسی بیشتر و تکمیلی در این خصوص هستند. دکتر مهرداد زمانپور، اکولوژیست و محقق عنکبوت مذکور چنین اظهار میدارد که عنکبوت نمونه، ماده است و تاکنون این جنس در ایران گزارش نشده است و تعیین گونه آن هم به مطالعات بیشتری نیاز دارد.
دیگر محققان مرکز تحقیقات جهاد کشاورزی فارس، آلحسین و سرکار خانم دکتر اسدی نیز در خصوص حشره دیگر اظهار داشتهاند که این حشره از راسته Mantodea است که با مقایسه مرفولوژیکی حشره جمعآوری شده با نمونههای مشابه موجود در موزه حشرهشناسی، به استناد مرجع کتاب Borror نمونه جمعآوریشده گونهای از راسته Mantodea بوده که نابالغ است و هم اکنون در حال مطالعات تکمیلی برای مشخص شدن گونه این حشره هستیم.
در خصوص لاشه پروانه نیز اظهار داشتهاند که یک نمونه Lepidopter یا پروانه از خانواده Noctoidea است که بهعلت خشک شدن سطح بدن قابل فرمدهی نیست.
چرا گندم بريان
سفر كاروان هاي شتر تا دهه ۱۳۳۰ از مسير كوير لوت به شهداد و خراسان انجام می شده است. گفته مي شود كارواني مجبور به خالي كردن بار گندم خود در اين محل شده است. پس از چند روز كه از شهداد شترهاي تازه نفس براي حمل گندم و ادامه مسير مي آورند مشاهده كردند گندم هايشان حالت برشته، بو داده شده يا بريان پيدا كرده است و آن زمان به اين تپه گندم بريان هم مي گويند.
کوير شهداد
کوير، تنها يک اقليم و جغرافيا نيست، خوب که بنگريم تن پوش فرهنگ و تاريخ را هم برتن لوت و عريانش مي بينيم.
کوير شهداد بخشي از کوير لوت به شمار مي رود. سرزميني با پديده ها و شگفتي هاي ناشناخته که مي تواند پنجره اي نو به صنعت طبيعت گردي ايران بگشايد
شهداد با 24 هزار کیلومتر مربع وسعت به عنوان بزرگترین و باستانی ترین بخش کرمان در حاشیه غربی لوت و در 100 کیلومتری کرمان قرار گرفته است.
از آثار تاریخی این بخش نیز می توان به پیر بابامسافر، قلعه های چغوکی، رموک و کهنه، بقعه امامزاده، بقایای آثار تمدن شش هزار ساله و آب انبارهای قدیمی اشاره کرد.
قلعه رموک در 4 کیلومتری شمال شهداد به عنوان قدیمی ترین قلعه این بخش مربوط به قرون اولیه اسلامی می باشد و در سال 1347 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
این اثر به علت ارزش تاریخی آن و قرار گرفتن در محور گردشگری کمپ کویری و کلوتهای شهداد مورد توجه گردشگران قرار دارد.
کلوت ها
در نزدیکی گندم بریان پدیدههای طبیعی بسیار زیبایی از جمله کلوتهای بیابان لوت قرار دارد. این کلوتها رشته دالانهای موازی هستند و ارتفاع دیوارههای آنها به 200 متر میرسد
از کلوتهای کویر شهداد که بزرگترین عارضه کلوخی طبیعی دنیا هستند به عنوان منحصربفردترین و جذابترین عارضه کویر نام برده می شود. کلوتها که رقص باد در کویر آنان را به وجود آورده در دنیا بی نظیر هستند و شهرتی جهانی دارند .
کلوت ها سرتاسر قسمت غربی کویر لوت ، مرکزی را پوشانده و از دور به شهری بزرگ می مانند که ماه ها و سالها ، ده ها بنا و کارگر نسبت به ساخت آن اقدام کرده اند .
مجموعه کلوتها از 43 کیلومتری شهرستان شهداد در استان کرمان آغاز می شوند و در دل کویر امتداد می یابند و به دلیل دمای بالای کویر هیچ موجود زنده ای در اطراف کلوتها وجود ندارد و حیاط نباتی و حیوانی در این قسمت از کره خاکی محو می شود.
عارضه های کلوخی یا کلوتها در اثر فرسایش آبی و بادی و بر اثر باران و باد شدید به مرور زمان و طی هزاران سال شکل گرفته اند و از دور مانند شهری بزرگ اما بدون جمعیت به نظر می آیند و شاید از معدود سازههای بی نظیر طبیعت باشند که انسان در ساخت آنها هیچ تاثیری نداشته و به دلیل وجود فرسایش دائمی همچنان در حال تغییر و تحول هستند.
این شهر کلوخی در فاصله 40 کیلومتری شرق و شمال شرق شهداد قرار گرفته و مساحت آن بیش از 11 هزار کیلومترمربع است و در پهنه ای به وسعت 80 در 145 کیلو متر از غرب بیابان لوت ، چون مجسمه هایی با اشکال متفاوت و دیوار هایی کوتاه و بلند ، با دالان هایی در بین ، شهری خیال انگیز ساخته شده است.
دراین شهر کسی زندگی نمیکند و هر چه هست سراسر سکوت و آرامش است. کلوت ساختاری است از حرکت باد در دل نرم خاک کویر که در طول سالیان سال شکل گرفته است.
نم باران اگر بر تن خشک کویر ببارد، خاک های تل شده گرد سنگی را بر هم استوار کرده و سازه ای را به وجود آورده که گویی بنایی خشتی از تمدنی متعلق به ما قبل تاریخ است.
ژنرال "سرپرسی سایکس" که در قدیم یکی از با نفوذترین عوامل انگلیس در ایران بوده در بازدید از کلوتها نوشته: "آثار شهر کلوتها از غرایب طبیعت است، در حین عبور از بین این نقاط مخروب، شخص تصور می کند از وسط قلاع و قصرهای جن و پری می گذرد.
این ابنیه ای که طبقه طبقه روی هم بنا شده و گویا اشخاصی ورای بنی نوع انسان در ساختمان آن دخیل بوده اند، اشکال عبادتگاهها، اهرام، برجها و قعله های بزرگی را در نظر انسان مجسم می کنند و بدون اغراق از مشاهده آنها شخص به خود می لرزد".
امواج شن در کوچه و دالانهای کلوتها از یک سو و سرابهای زیبا در این شهر افسانه ای قطره ای از دریای قدرت الهی را نمایان می سازد. رقص و موج شن ها در كوچه و دالان های كلوت ها از یك طرف و سراب های زیبا دراین شهر افسانه ای تخیل انسان را به اوج می رساند
كلوت ها آنقدر زیبا و شگفت انگیزند كه تصور می كنی پای درسیاره ای دیگر گذاشته ای، سیاره ای بدون سكنه، این تصور وقتی كاملتر می شود كه از بالا و از هلی كوپتر به این منظره كه می توان از آن به عنوان سیاره ای بر روی زمین نام برد نگاه بیندازی
سراب در کلوتها به قدری زیباست که گویی صدها کشتی و قایق بر آب شناور هستند. (كلوت ها از دور ، بر روی سراب شناور می شوند)
رود شور
رود شور، تنها رود دايمي است كه در اعماق كوير لوت جريان دارد و در طول سال پرآب است. رود شور از كوه هاي شمال غرب بيرجند سرچشمه مي گيرد و 200 كيلومتر مسير پرپيچ و خم را در كوير لوت مي پيمايد و سرانجام به كوه نمك سريا و معدن نمك شهداد ختم مي شود. آب اين رودخانه بسيار شور است و هر چه به چاله مركزي لوت نزديك تر مي شود بر اثر گذشتن از بسترهاي شور و نيز تبخيز شدن آب غلظت املاح در آن به حدي زياد مي شود كه در كناره هاي قسمت پاييني آن كيلومترها اثري از گياه ديده نمي شود و قبل از رسيدن به معدن نمك به علت بالا رفتن غلظت نمك مثل ماست مي شود، علي رغم خشكسالي هاي اخير جريان آب در رود شور متوقف نشده است.
در کناره های رود شور قبل از رسیدن به معدن نمک به علت بالا رفتن غلظت، بلورهای زیبای نمک که شکلهای جذاب هندسی دارند به چشم می خورد.
آب رود شور که از مناظر و چشم اندازهای زیبای کویر شهداد می باشد که به علت خشکسالی های چند سال اخیر بسیار کاهش یافته است.
نبکا پدیده شگفت انگیز دشت لوت
در حدود ۲۰کیلومتری شهداد، درختان و درختچههای گز در گلدانهای بیابانی لوت جای گرفتهاند که به آن نبکا گفته میشود یا تلهای گیاهی.
زمینهای بین نبکاها پوشیده از ماسهاست.
نبکاها عموماٌ در سطح همواری که میزان ماسه آن متوسطو سطح آب زیر زمین بالا بوده و یا رطوبت موجود کافی برای حیات پوشش گیاهی باشد ظاهر میشوند. عناصر تشکیل دهنده نبکا شامل ماسه – لای، رس و سلت است.
شکل نبکا تابعی است از اندازه، تراکم و میزان رشد گیاه میزبان. گونههایی نظیر دستهای از گرامینهها، درختچههای تاغ، گز و... میباشند در کویر لوت گونه گیاه گز (Tamarix) از گونههای میزبان نبکاها هستند. ارتفاع نبکاها از چند دسیمتر تا چند متر و طول آن از یک متر تا ۱۰ متر میرسد.
شایان ذکر است گیاهان منفرد باید ارتفاعی بیش از ۱۰ الی ۱۵ سانتی متر داشته باشند تا اینکه بتوانند ماسهها را کنترل نماید. اگر دانههای ماسه چسبندگی نداشه باشند به عبارتی عناصر رس و لای نداشته باشند حجم آنها با تغییر و سرعت باد تغییر مییابد. با افزایش میزان رسوب، گیاه برای جلوگیری از مدفون شدن به رشد خود در جهت بالا ادامه میدهد این رشد تا آنجا است که ریشه گیاه در ارتباط با سطح آب زیر زمینی باشد اما جایی که آب زیر زمینی افت میکند این ارتباط قطع و تخریب نبکا آغاز میشود که سرانجام به مرگ نبکا میانجامد.
نبکاهای چندین ساله و دائمی در تغییر سطح سفره آب زیر زمینی، هرزآبها، تبخیر، تعرق و کنترل رسوبات بادی در منطقه نقش اساسی دارند.
ربدوها Rebdou با ابعاد بزرگتری از نبکاها متمایز میشوند. طول آنها به ۲ تا ۷ متر و عرضشان به ۱ تا ۵ متر میرسد. غیر از ابعاد، شکل ربدوها نیز پیچیده تر از نبکاها است. و گاهی چند مخروط را نشان میدهد که کنار هم قرار گرفتهاند. مرتفعترین ربدوها در لوت غربی دیده میشود که گاه ارتفاع آنها به ۱۲ متر میرسد (بلندی یک ساختمان ۴ طبقه).
بلندترين نبکاي جهان با 15 متر ارتفاع در روستاي کريم آباد شهداد وجود دارد.
برخی منابع
- ۱) گزارشهای جغرافیایی –نشریه شماره یک – نمونههایی از خاکهای لوت زنگی و شبکه آبهای دشت لوت – نگارش دکتر فرج الله محمودی و دکتر پرویز کردوانی – مرداد ۱۳۴۹
- ۲) شهداد و جغرافیای تاریخی دشت لوت – نگارش دکتر احمد مستوفی – نشریه شماره ۸ گزارشهای جغرافیایی – دیماه ۱۳۵۱
- ۳) گزارشهای جغرافیایی – نشریه شماره ۱۳ – شهداد تا ده سلم – نگارش دکتر پرویز کردوانی
- ۴) ژئومرفولوژی کاربردی – جلد – ۲: بیابان – فرسایش بیابانی – دکتر حسن احمدی – انتشارات دانشگاه تهران ۱۳۷۷
- ۵) نقشه ژئومرفولوژی قسمت جنوبی دشت لوت انتشارات سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح مقیاس ۱:۶۰۰۰۰۰
- 6)روزنامه ايران، شماره 3905 به تاريخ 28/1/87، صفحه 11 (ايران زمين)
- 7)اطلاعات هفتگي شماره 3417
- 8)http://ppsa.mihanblog.com
گزارش برنامه هفتمین همایش آراتا- 1390.08.23کویرشهداد-گندم بریان
نام كوير تداعيگر خيلي چيزهاست. خشكي، بيآبي، خار، شتر، طوفان و شن. تا قدم در تپههاي ماسهاي نگذاشته بودم تصور من هم از كوير همين بود. خشكي، خار، شتر، طوفان، شن. اما كوير هم آب دارد، هم زندگي و اينها زير لايهاي از سكوت جريان دارند
تپه های تخم مرغی شکل، طلوع و غروب بی نظیر آفتاب کویر، شبهای پرستاره، سکوت دل انگیز ، شبهاي آرام ،سراب فريبنده، کلوتهاي افسانه اي شهر مانند که به قصرهاي شکوهمند مي مانند و شنهای روان از جاذبه های اعجاب آور در دل کویر به شمار می روند.
در کنار جاذبه هاي ياد شده، رود دايمي شور با بلورهاي زيباي نمک، تپه گندم بريان، گدار باروت، نمکهاي تخم مرغي شکل، منطقه بدون حيات و باکتري در عمق کوير، بوته هاي گز (نبکا)در حاشيه آن، زيبايي کوير را صد چندان کرده اند. جايي که همچون سياره هاي ناشناخته نياز به کشف و شناسايي بيشتر دارد...
اين سفري است همراه با کنجکاوي، دلهره و زيبايي به طوري که گندم بريان و کوير را وهم انگيز و با عظمت بخواني...
سرپرست برنامه:فریدون خسروی
تعداد نفرات:12 نفر
شب دوشنبه 23ام آبان ماه 1390 از شیراز به سمت کرمان حرکت کردیم و 8 صبح سه شنبه 24ام به ورزشگاه شهید قاضی نژاد رسیدیم.(N30 16.501 E57 05.140)(ارتفاع:1623متر)
پس از تحویل کارت های بیمه و مجوز ها و انجام پذیرش ،به بازار و حمام کرمان رفتیم وساعتی در آنجا بودیم.
پس از صرف ناهار در ساعت 12:30 از ورزشگاه حرکت کردیم و پس از طی 30 کیلومتر به مسجدی در میان راه رسیدیم(N32 01.147 E57 28.257)(ارتفاع:2147متر).
در کنار مسجد ،سوپر مارکت کوچکی نیز قرار داشت.در آنجا توقف کوتاهی داشتیم و سپس با بقیه ماشین های همایش به سوی شهداد حرکت کردیم.
پس از طی حدود 332 کیلومتر ماشین ها توقف کردند و همان جا نقطه آغاز حرکت بود(N30 47.209 E57 46.163)(ارتفاع:311متر).
در ساعت 14:45 حرکت 203 نفر که از سراسر ایران گرد هم آمده بودند ،شروع شد (203نفر به جز مسئوولین برگزاری همایش)(و 86 نفر از استان فارس حضور داشتند)
در ابتدای مسیر شن ها بسیار نرم بودند و بعضی ها بدون کفش بر روی آن راه می رفتند.
صف بسیار طولانی و تقربیا منظم بود.
از همان ابتدا کلوت ها ی زیبا را در مسیر میدیدیم.
نیروی انتظامی نیز در قسمی از مسیر حضور داشت.
در ساعت 16:00 و پس از طی حدود 2.2 کیلومتر به مکانی با کلوت ها ی زیبا رسیدیم که برای کمپ در نظر گرفته شده بود.همه چادر ها را برپا کردند(N30 48.359 E57 45.406)(ارتفاع:283متر).
و سپس محو زیبایی غروب خورشید در کویر شدند.
از ساعت 17:45 تا 20:45 هم، مراسم سخن رانی،اهدا جایزه و اجرای موسیقی سنتی بود.
ساعت 21:00 شام ، صبحانه و آب فردا(هر نفر 4 بطری 1.5 لیتری) در مکانی به فاصله 500 متر از کمپ تحویل شد.
به دلیل خستگی راه همه ما در ساعت 22:30 خوابیدیم ولی عده ای دیگر تا دیر وقت دور آتش بیدار بودند.
ساعت 5:00صبح چهار شنبه 25 ام بیدار باش بود.پس از پیچیدن کوله ها و جمع کردن چادر ها وتماشای طلوع خورشید ،نرمش کردیم.
در ساعت 6:45 حرکت در دل کویر آغاز شد.حرکت به آرامی در دل کویر زیبا صورت می گرفت و فقط سنگینی کوله باری که بر دوش داشتیم کمی طی طریق را دشوار می نمود که البته پس از مدتی به سنگینی آن خو گرفتیم.
کلوت ها و سراب فریبنده در زیر نور خورشید را در افق روبروی خود میدیدیم .افق کویر نخستين چيزي بود كه وقتي پا به آن گذاشتیم نگاهمان را تسخير کرد. تلاش ميكنيم تا انتها را ببينيم، اما خبري نيست. برايش انتهايي تجسم ميكنيم اما افق باز هم دورتر است. دورتر دورتر...
سراب در کلوت ها زیبا ی کوتاه و بلند که مانند يک شهر بزرگ به نظر مي رسیدند، موج مي زد و کلوت هاي کوچک و بزرگ قايق وار بر کویر شناوربودند.
پس از طی مسافتی حدود 4کیلو متر در ساعت 8:15 در سایه کلوتی نشسته و صبحانه خوردیم (N30 50.568 E57 45.146)(ارتفاع:266متر)
پس از گذشت یک ساعت در ساعت 9:15 حرکت خود را ادامه دادیم. پس از یک ساعت در کنار کلوتی زیبا و دیواره ای پس از کمی استراحت دوباره راه خود را در پیش گرفتیم.
از ميان کلوت ها که به خيابانهاي شهر کلوخي مي مانند، مي گذشتيم و لحظه اي چشم از اين عارضه هاي کلوخي که در اثر فرسايش بادي و آبي به وجود آمده اند برنمي داشتیم. دراین شهر کسی زندگی نمیکرد و هر چه بود سراسر سکوت و آرامش بود.
خدا در کوير بدون سفال و متال، رنگ و سنگ، شهري آفريده بودکه ساعتها از ديدنش مبهوت مي شديم.
ساعت 11:10 در سایه کلوت هایی بلند و عظیم به مدت 50 دقیقه وقت برای استراحت و صرف ناهار داشتیم ولی اکثریت ترجیح دادند تا به جای صرف ناهار به استراحت بپردازند .
ساعت 12 حرکت آغاز گردید.درادامه از کنار تپه های تخم مرغی گذشتیم.
برخی تپه ها نیزاشکال زیبا و عجیبی چون مرجان بر روی خود داشتند.
کم کم رود شور نمایان گردید که بستر آن سفید و پوشیده از نمک بود.بعضی جاها بستر روی آن خشک بود ولی وقتی بر روی آن قدم می گذاشتیم متوجه می شدیم که قسمت های زیرین آن مرطوب است و در برخی جاها باتلاقی. تنه درختان و در برخی جاها زباله هایی که رود با خود به همراه آورده بود نیزدیده می شد.
شن کنار رود به دلیل ترکیب با نمک بسیار سفت و در جاهایی تیز و برنده بود و قدم بر داشتن بر روی آن اندکی مشکل.
در ساعت 16:40 و پس از طی مسافتی حدود22کیلومتر به محل برقراری کمپ شب 2ام رسیدیم که در کنار یک رشته کلوت قرار داشت.چند ساعت طول کشید تا همه برسند.(N30 59.405 E57 41.149)(ارتفاع:276متر)
خورشيد را در حال غروب مي دیدیم و ازمنظره غروب بسیار زیبا و دل انگیز لذت بردیم.
.پس از شام،همه در زیر آسمان پر ستاره کویر به تماشای بالا آمدن ماه نشستند.شب کوير خيال انگيز و توصيف نشدني بود چنانکه در هيچ جاي ديگري نمي توانستیم شب سرمه اي و پرستاره را اين چنين تجربه کنیم.
شب که بر کوير چتر مي گسترد، مي خواهيم دستانمان را به هواي چيدن ستاره ها بالا ببريم. اينجا آسمان و زمين به هم نزديک ترينند. هر چه روزها آسمان و خورشيد پرفروغش به نامهرباني بر زمين سوخته و تفتيده کوير، گرما و آتش مي پاشند شبها اما به جبران آن، گويي با مهرباني، تمام فاصله ها را از ميان بر مي دارند و آسمان ستاره هاي زيبايش را به سخاوت تمام به زمين مي بخشد.
لحظاتي را سرشار از آرامش تجربه کردیم و سپس همه دور هم جمع و به پایکوبی پرداختند.
کم کم سکوت همه جا را فرا گرفت و همه رفته رفته به خواب رفتند.
ساعت 5:00صبح پنج شنبه26ام بیدار باش بود.پس از طلوع زیبای خورشید در ساعت 7:00 به سوی تپه گندم بریان به راه افتادیم.
کوله های سنگین خود را در کمپ و در کنار کسانی که به خاطر خستگی پیمایش دیروز تصمیم به ماندن در کمپ و استراحت گرفته بودند گذاشته و با کوله پشتی سبک شروع به حرکت کردیم.
از روی رود شور که آب در آن جریان داشت و از محلی که نمک های کف آن سفت بود، گذشتیم.
پس از آن سطح زمین در خیلی خاها پوشیده از سنگریزه های سیاه بود و راه رفتن در شنزار کمی نفس گير.
کمپ در پشت سر ما و تپه وسیع وسیاه گندم بریان پیش روی ما قرار داشت.
ارتفاع تپه حدود 200 متر بود. از پايين پلکاني به نظر مي رسید و سنگهاي سياه آتشفشاني، زيبايي خاصي به آن داده بودند.
هرچه جلوتر مي رفتیم عظمت تپه مشهودتر مي شد. کم کم به ابتدای تپه رسیدیم وشیب رفته رفته زیادتر شد.
تپه گندم بريان با سنگهاي آتشفشاني سياهرنگ کاملاً پوشيده شده بود.سنگها هر يک به شکلي درآمده و فرسايش بادي در طول ساليان دراز صحنه هاي زيبايي را از همنشيني سنگ و شن خلق کرده بود.
همزیستی خاک زرد رنگ پایه و سنگهای سیاه بازالتی در اندازه و شکل های مختلف ، از جمله پدیدههای بینظیر در این مکان بود که جلوه و زیبایی خاصی به منطقه گندم بریان بخشیده بود.وضعیتی غریب که ذهن ما با آن فضا کاملا بیگانه بود و همین موضوع باعث میشد که تصور کنیم در مکانی بهغیر از کره زمین قرار گرفتهایم.
در اينجاست که آدمي مي خواهد بي اختيار در برابر اين شکوه و بزرگي پيشاني بر سنگهاي سياه بسايد و خالق اين همه زيبايي را شکر گويد طوري که توصيف آن سخت و ناممکن است
در ساعت 8:10 دقیقه به بالای تپه گندم بران رسیدیم.همه جا پوشیده از سنگ های بازالتی سیاه رنگ آتشفشانی بود.(فاصله از کمپ تا گندم بریان حدود 3.5کیلومتر بود)(N31 01.146 E57 40.371)(ارتفاع:429متر)
دراینجا تا فرسنگها اثري از انسان و موجود زنده نبود و میشد در دل کوير بر روي تپه به گام زدن و تفکرمشغول شد و از مناظر زیبا لذت برد.
پس از صرف صبحانه،در دهانه گود آتشفشان که بر اثر فرسایش از بین رفته بود،عکسی دسته جمعی گرفته و پس از خواندن سرود ای ایران ،در ساعت 9:40به سمت پایین حرکت کردیم.
10:40 در کمپ بودیم.پس از جمع کردن چادر ها و وسایل،در ساعت 11:50 حرکت کردیم و پس از 5 دقیقه به کامیون هایی رسیدیم و سوار آنها شدیم.(N30 59.306 E57 41.115)(ارتفاع:300متر)
ساعت 15:30 به کمپ کویری شهداد رسیدیم که آلاچیق،برق ،آب و امکانات خوبی داشت.پس از صرف ناهار ،در کمپ گشتی زدیم و شتر سواری کردیم.
پس از صرف شام در ساعت 22:00 مسیر بازگشت را در پیش گرفتیم.ساعت 12:00 کرمان بودیم و ساعت 7:30 جمعه27 ام هم به شیراز رسیدیم.
افراد شرکت کننده:حسن اسماعیلی،حمیدرضاخوش اندام،علی رضا نوری بد،احسان پورطباطبایی،ساسان پورطباطبایی،دانیا اسلامی،زهرا مهدوی،نجمه مهدوی،مریم کیال،پگاه جمالیان،لیداضیا
گزارش از:پگاه جمالیان
عکس های برنامه:احسان پورطباطبایی،فریدون خسروی،علیرضا نوری بد،جواد لاریبی
و در پایان با تشکر از برادران غفوریان به جهت برگزاری این برنامه و همایش زیبا