تاریخ اجرای برنامه : 2 الی 4 شهریور ماه 1390

 طبق برنامه ریزی انجام شده، تیم های فرود آبشار و کوهنوردی باشگاه شیراز جوان، در ساعت 20:30 چهارشنبه مورخ 2/6/1390 بصورت مشترک با یک دستگاه اتوبوس از پارک خلد برین شیراز به سمت شهر کرمان به راه افتادیم. در ساعت 7:55 صبح روز 3/6/1390 با تقریبا 2 ساعت تاخیر به پل راه آهن کرمان، محل قرار با راهنمایان برنامه آقایان رضایی نژاد و قادری رسیدیم و به اتفاق برای صرف صبحانه به سمت شهر کرمان حرکت کردم.

انتهای دره سیمک
انتهای دره سیمک

ساعت 8:10، پس از خوردن صبحانه و تهیه وسایل مورد نیاز گروه به سمت روستای کوهپایه در 32 کیلومتر شمال کرمان حرکت کردیم و پس از یک ساعت به این روستای خوش آب و هوا رسیدیم. این منطقه به مرکزیت روستا ده لولو مشتمل بر 161 روستا هست، که عمده اهالی به کشاورزی و باغداری مشغول می باشند. از پوشش گیاهی منطقه می توان به در ختان گردو، به، سیب، بادام، توت،انگور، زرشک و سپیدار اشاره کرد. پس از استراحت کوتاهی در ارودگاه شهید باهنر در ساعت 9:50 تیم فرود از آبشار برای اجرای برنامه راهی منطقه شد و تیم صعود به قله هزار در اردوگاه باقی ماند.حوالی ساعت 17:20 تیم فرود آبشار پس از اجرای موفقیت آمیز برنامه به تیم صعود قله پیوست و پس تقریبا دو ساعت استراحت و خوردن ناهار در ساعت 19:15 برای اجرای برنامه صعود به سمت شهر راین در 100 کیلو متری جنوب شرقی کرمان حرکت کردیم. ساعت 23:30 دقیقه به شهر راین رسیدیم.

جغرافیای شهر راین: راین (رائین) در مختصات جغرافیایی، به طول ۴۴۰۸/۵۷ شرقی درجه و عرض ۵۹۷۵/۲۹ درجه شمالی قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دریا ۲۲۰۱ متر می‌باشد. این شهر در فاصله یکصد کیلومتری جنوب شرقی کرمان و بر دامنه کوه هزار، چهارمین کوه بلند ایران و مرتفع‌ترین قله جنوب کشور آرمیده‌است. جمعیت این شهر بنا به سرشماری ۱۳۸۵ (۹۶۲۳) نفر می‌باشد که در بین مراکز بخش بعد از ماهان، انار و رابر رتبه چهارم را دارد. تاریخچه: نام راین در گذشته رائین بوده و از دو واژه راه+این به معنی «راه این است» گرفته شده است. راین با قدمت و تمدن کهن در زمان ساسانیان بواسطه قرار گرفتن در مسیر بزرگراه غرب به شرق موقعیتی مناسب داشته و یکی از مراکز دادو ستد کالا و همچنین بافت پارچه‌های ارزشمندی بوده‌است که حتی به مناطق دور مانند مصر نیز صادرمی شد. این منطقه در گذشته یکی از مراکز ساخت صنایع دفاعی مانند شمشیر و تفنگ نیز بوده‌است. وزیری مولف کتاب جغرافیای کرمان، راین را چنین توصیف کرده‌است: باغستانی فسیح، مرغزاری بدیع آبش با سلسبیل برادر و هوایش با فردوس برابر. در خوبی آب وهوا همچون جنت المأوا، در صفا و فضا بی مثل و همتا. از آثار تاریخی این شهر هم می توان به ا- ارگ راین، با مساحتی بیش از بیست و دو هزار مترمربع، دومین بنای خشتی بزرگ جهان بعد از ارگ بم 2- خانه‌های تاریخی 3- مرقد امامزاده شیرخدا 4- مرقد امامزاده سید علی 5- مرقد امامزاده زید اشاره کرد گردشگاههای طبیعی • کوه هزار: کوه هزار مرتفع‌ترین قله جنوب ایران است. روستاهای دامنه کوه هزار، با آب و هوایی دلپذیر در فصل بهار و تابستان پذیرای میهمانان زیادی می‌باشند. مرتفع‌ترین روستای مسکونی ایران، روستای باب زنگی با ارتفاع بیش از ۳۳۰۰ متر در کوه هزار قرار دارد. • درختان کهنسال: در کنار مسجد جامع راین، چنارهای بسیار بزرگی با قدمت بیش از هزار سال وجود دارند. • آبشار راین • تخت سلیمان : صخره ای صاف در رشته کوهی به همین نام در نزدیکی روستای گزک واقع شده است.این رشته کوه جهت ورزش صخره نوردی مناسب می باشد. • آبادی اورسال:در دامنه رشته کوه کم ارتفاعی به نام بند اورسال واقع شده است .آب آن توسط چشمه تامین می شود، دارای زیارتگاه و یک سرو کهنسال میباشد.در پنج کیلومتری روستای گزک قرار دارد. ابتدا قرار بر این بود که آبشار راین محل شب مانی گروه باشد که پس از شنیدن توصیه نیروی انتظامی منطقه مبنی بر نبود امکانات و امنیت قرار بر ماندن در پارک معلم در کنار ارگ راین شد.

تابلوی راهنمای ابتدای مسیر
تابلوی راهنمای ابتدای مسیر

ساعت 4:20 همگی از خواب برخاستیم و پس از محیا شدن به سمت آبشار حرکت کردیم. ساعت 5:45 به آبشار رسیدیم و تیمی که قصد صعود به قله را داشت پس بررسی دوباره تجهیزات صعود خود را در ساعت 6:15 صبح روز جمعه 4/6/1390 شروع کردند.

آبشار هزار
آبشار هزار

 

ابتدای مسیر

مسیر با تراورس یک شیب بسیار تند از روبروی آبشار شروع میشود و بعد از آن به یک مسیر هموار منتهی میگردد که تا خود پناهگاه ادامه دارد. این مسیر در بعضی از نقاط با رودخانه کم آبی برخورد می کند که قابل شرب بوده و سرچشمه آبشار راین نیز میباشد. مسیر تا پناهگاه کاملا جنگلی است.

تابلوی تعیین مسیر

بعد از حدود یک ساعت طی کردن مسیر یعنی ساعت 7:15 دقیقه به پناهگاه رسیدیم. البته همین جا ذکر کنم که در میانه راه به تابلوی برخورد کردیم که مسیر دیگری بنام بزکش را هم علاوه بر این مسیر نشان می داد که شنیده ها حاکی از سختی آن مسیر بود. یکی دیگر از نکات جالب علامت گذاری مسیر بوسیله نوعی نوار چسب شفاف بود که می توانست راهنمای بسیار خوبی برای صعود های شبانه باشد. پناهگاه از سنگ وسیمان ساخته شده بود و گنجایش 10 تا 15 نفر رانیز داشت. به تازگی هم موتورخانه ای برای تولید برق برای آن راه اندازی کرده بودند ولی بنظر میرسید که به بهره برداری نرسیده باشد. تابلوی پناهگاه ارتفاع را 3000 نشان می داد ولی GPS ارتفاع 3196 را نشان می داد. ساعت 8:00 بعد از خوردن صبحانه ای مقوی بسمت قله براه افتادیم. طبیعت از این نقطه به بعد بصورت استپی در میامد و همانطور که از اسم هزار بر می آید، منطقه پوشیده از هزاران نوع تنوع گیاهی بود. هوا بسای عالی بود بطوری که در طول صعود بصورت ابری بود و از آفتاب سوزان مرداد ماه خبری نبود هرچند که سایت های هوا شناسی برای حوالی ظهر 1 میلیمتر باران پیش بینی کرده بودند. مسیر از سمت راست پناهگاه با یک شیب نسبتا زیاد و بصورت زیگزاگ بسمت قله ادامه پیدا می کند. پس از دو ساعت و نیم صعود صعود شیب های سنگین به مکانی رسیدیم که تاج خروسی معروف بود و مکان مناسبی برای استراحت تیم. در این مکان سنگ یادبودی نصب شده بود که پس از جویا شدن علت نصب آن از آقای رضائیان(راهنما) متوجه شدیم که این سنگ برای زنده کردن خاطره کوهنوردی نصب شده بود که در این مکان بعلت سرمازدگی جان به جان آفرین تسلیم نموده بود.(روحش شاد)

بر فراز قله

پس استراحتی کوتاه دوباره حرکت را از سر گرفتیم. شیب مسیر در این قسمت بیشتر میشد تا جایی که در بعضی از نقاط مجبور به دست به سنگ شدیم. این شیب سخت تا قله ادامه داشت ولی گروه توانست با یک نظم عالی و نگه داشتن ریتمی منظم و آرام و از همه مهمتر با استفاده از تجربه گرانبهای سرپرست گروه آقای خسروی و همچنین راهنما و سر قدم محترم آقای رضائیان مسیر را بدون هیچ مشکلی پشت سر بگذارد و بلاخره راس ساعت 13:30 بر فراز قله بایستد. خط راس داری چند قله بود که قله اصلی به قله چهل تن شهره می باشد.

تابلوی سازمان نقشه برداری کشور

قله بصورت تیغه ای بود و ایستادن بر فراز آن کمی سخت بود. بر روی قله هم تابلویی نصب شده بود که بر اساس آن سازمان نقشه کشی کشور آن نقطه را بعنوان کم ثقل ترین نقطه کشور معرفی کرده بود. GPS ما هم ارتفاع قله را 4502 متر نشان می داد. بر روی یال سمت چپ قله هم سنگ چینی قرار داشت که به قدمگاه معروف بود و از آن به عنوان مکانی مقدس یاد میشد.

قله هزار

بعد از تبریک گفتن به یکدیگر و گرفتن چند عکس و استراحتی کوتاه ساعت 14:05 به سمت پایین براه افتادیم. بعد از حدود 10 دقیقه از پشت سر گذاشتن قله باران شروع به باریدن گرفت و تا جایی ادامه پیدا کرد برای چند دقیقه باران تبدیل به تگرگ شد. همین امر باعث شد که کمی ریتم برگشت را کند کنیم و احتیاط بیشتری در فرود از مناطق دست به سنگ بخرج دهیم. البته حمایت و نظارت آقای زره پوش از بچه ها در این مناطق بسیار ستودنی بود. باران رنگ زیبایی به منطقه بخشیده بود. مثل این میماند که خداوند قلم خود را بر دست گرفته بود و رنگ های پوسیده طبیعت را ترمیم میکرد و گیاهان منطقه به مثابه ذرات طلا در دامان مخملی طبیعت خودنمایی می کردند. طبیعت به صورت وصف ناپذیری زیبا بود. بچه ها که از دیدن این همه زیبایی بر سر شوق آمد بودند، باها و بارها یکصدا خدایا شکر می گفتند.

طبیعت زیبای هزار، پس از باران

نمایی از پناهگاه

به نزدیکی تاج خروسی که رسیدیم متوجه شدیم که بچه ها گروه پشتیبانی مقداری پاستیل و نامه ای جهت اطلاع ما مبنی بر برگشتشان به آبشار برای ما در مسیر قرار داده بودند. بچه ها از دیدن اینکار آقای نخعی و طرفدار بسیار متعجب و خوشحال شدند و آقای خسروی از اینکار بچه های پشتیبانی بعنوان یک نکته آموزشی و از اصول اولیه همنوردی یاد کرد. ساعت 17:10 به پناهگاه رسیدیم و متوجه شدیم که پس از شروع باران بچه های پشتیبانی از رفتن به آبشار پشیمان شده و ترجیح داده بودند که آتشی را درست کنند تا تیم بتواند پس از رسیدن به پناهگاه از گرمای آن بهره ببرد. خلاصه بچه های پشتیبانی سنگ تمام گذاشتند و لذت خاطره آنروز را برای بچه ها دو صد چندان نمودند.

نمونه ای از تنوع گیاهی منطقه

بلاخره گروه ساعت 18:10 با همان شور و شعف و نظمی که برنامه را شروع کرده بود به پایان برد و به بچه هایی که در آبشار بودند پیوستند. بعد از کمی استراحت و تعویض لباس همگی سوار اتوبوس شدند و به سمت کرمان برای صرف شام حرکت کردند. بعد از خوردن شام هم بسمت شیراز حرکت کردیم و ساعت 7:00 بسلامت به شیراز رسیدیم.