... تلفن زنگ زد ،
و این آغازی بود برای دیدار با عروس کوههای ایران سهند زیبا . آقای کریم لسان مربی و پیشکسوت ارزنده شیرازی نیز دعوت شده بودند و افتخاری بود تا در کنار ایشان این سفر را به انجام برسانم .
دور نمای قله سهند
8 تیرماه 1390 به همراه ایشان با اتوبوس شیراز را به سوی شهرستان بستان آباد ترک می کنیم و پس از طی مسیر صبح روز 9 تیرماه 1390 با استقبال گرم کوهنوردان تبریز وارد بستان آباد می شویم . همه بودند . موسپید کرده های کوه ، یاران آشنا و پیشکسوتان همیشه ماندگار کوهها . بازار مکاره ای بود در بوستان بستان آباد ملغمه ای از کوهنوردان ایران ، نام آشناهایی که دیدارشان لذت بخش بود و در کنارشان بودن افتخار .
صبحانه را در آنجا توزیع کردند و خوردیم و قطاری از مینی بوسها و ماشین های شخصی کاروانی بود که راهی دامنه سرسبز و با صفای سهند از جبهه شمال شرقی میشد . مسیر سه ساعته بستان آباد به مبداصعود با گذر از جاده های پر پیچ و خم کوهستانی و گاهی خطرناگ خاکی را طی می کنیم . شاهیوردی محل کمپ ، پر آب بود و سرسبز و با صفا . چادرهای رنگارنگ در کنار هم حکایت از جمعی یکدل و صمیمی را می داد . چادرهای کوچک و بزرگ زرد و قرمز و سبز و آبی و ... و کوهنوردانی همه سپید همچون روح و قلبشان ، آشنا و صمیمی پنداری همه را می شناسی غریبی نمی کنی و سلامت را به گرمی پاسخی گرمتر می گویند.
قشه منطقه سهند
آوازهای آذری طنین انداز فضای کوه بود و تکمیل کننده این جمع پر نشاط .هرچه بود یکدلی بود و تکاپوی عشق و صفا . هرچه به غروب آفتاب نزدیکتر می شویم هوا سردتر و باد شدید تر می وزید . گرمی مراسم افتتاحیه از سردی هوا می کاست همه و همه میزبانان آستین همت بالا زده بودند تا میهمانان سهند را پاس بدارند و الحق دست مریزاد به این تلاش و کوشش . یاشاسین
با غروب خورشید تاریکی بردشت و کوه چمبره میزند و در زیر نور چراغ قوه درون چادر شام را صرف می کنیم و به درون کیسه ها می خزیم .
در گرگ و میش هوا کیسه خواب ها را رها می کنیم و لباس کوه بر تن آماده صعودی دوشا دوش پیران جوان دل 250 تن نه ... یک تن با یک هدف گردهم آمده اند تا به بهانه صعودی گرامی بدارند یادیاران و عزیزان پرکشیده تا اوج را .
صفی از کسوت و تجربه و چه طولانی بسان سال های طولای خاک کوه خوردن و در نوردیدن کوهها و عاشقی و پروانگی کردن . پیش قراول صعود را آغاز می کندو در پشت سر او صفی طویل راهی بلندای کوه و چکاد سهند زیبا با برف های پوشیده بر یال ها و دامنه سبزش که سال ها بر افراشته مانده و چه یاران که آمده و رفته اند .
4 ساعت صعود و مراسم قله و عکس هایی به یادگار که فردا بنشینی و خاطر زنده کنی و ببینی باز چه کسانی مانده و چه کسی به خاطرات پیوسته و بازگشت به کمپ اصلی و لختی استراحت و مراسم اختتامیه که سنگ تمامی بود بر این همه زحمت و تلاش .
کروکی سهند
جمع آوری چادرها و باروبندیل و بازگشت به بستان آباد و تقدیر و تشکر از دست اندرکاران و خداحافظی از عزیزان میزبان و سهند پیر پایان برنامه بود که راهی دیار خویش شدیم.
در این برنامه از شیراز پیشکسوتان و استادان ارجمند جناب آقای کریم لسان و محسن لقمانی و دیگر عزیزان حاضر : پیشکسوتان ارجمند احمد معرفت – دکتر حسن صالحی مقدم – عزیز خلج – سید مرتضی موسوی – رضا نظام دوست – حسین نظر – سوسن رئیسی – مهندس بهزاد – خانواده کوهنوردان فقید سامان نعمتی – حسین حراستی – علی و عبداله عزیزی – آقای نوری و دیگر خیل کوهنوردان گرامی که نامشان همیشه ماندگار باد ................ در محفل سهند حضورداشتند .