ساعت 13 روز پنج شنبه 26ام خرداد ماه 1390 نام نویسی از متقاضیان شرکت در برنامه وچک کردن کارت های بیمه آنها در بوستان خلدبرین،دفتر باشگاه کوهنوردی شیراز جوان ،انجام گردید. در ساعت 14:20 و پس از حضور کلیه متقاضیان و پایان نام نویسی با 2 دستگاه اتوبوس برنامه را آغاز نمودیم.کلا 58 نفر بودیم. ساعت 16:08 توقف کوتاهی در اردکان در ایستگاه صلواتی شربتی که به مناسبت میلاد امیرالمومنین برپا شده بود داشتیم

در ادامه راه گاهنامه قطب سوم (مربوط به آکادمی اوج باشگاه شیراز جوان)که به مناسبت سالگرد درگذشت خانم صدیقه نیک سرشت چاپ شده بود بین همه پخش شد. در این گاهنامه مسابقه جداول سودوکو نیز بود که جوایزی در صورت ارایه جواب صحیح برای شرکت کنندگان در نظر گرفته شده بود.در ابتدا همه مشغول حل این جدول شدند ولی بعد از مدتی که به نتیجه نرسیدند ، از جایزه صرفنظر کرده و دوباره مشغول صحبت و تعریف با یکدیگر شدند.

ساعت 18:05 به یاسوج وساعت 19 به سی سخت رسیدیم و در کنار یک سوپر مارکت که روبروی پمپ بنزین قرار داشت 15 دقیقه توقف داشتیم.

ساعت 19:46 گردنه بیژن و ساعت 20 به تنگ کهگل رسیدیم .گل های سریش که از دور به سنبل شبیه اند ،قسمت هایی از مسیر گردنه بیژن تا تنگ کهگل را پوشانده بودند.

در کنار چشمه آب سردو از اتوبوس ها پیاده شدیم.(ارتفاع:2585).تنگ با توجه به تعطیلات بسیار شلوغ بود.

ساعت 20:10دقیقه همه آماده حرکت بودند.

هوا رو به تاریکی می رفت وهمه در صف و با سرقدمی آقای فرجام نیا و از مسیر روبروی چشمه آب سردو شروع به حرکت نمودیم. در همان ابتدای مسیر و جهت قرائت فاتحه بین همه کلوچه مسقطی پخش شد.

چند درخت که با بوته های بزرگ نسترن پوشیده شده بود در ابتدای مسیر قرار داشت و ما در کنارجویبار کوچک و پوشیده از گیاهان سبزی که از چشمه پونه سرچشمه میگرفت حرکت می کردیم.

هوا تاریک شده بود و همه در مسیری با شیبی بسیار ملایم که در نهایت به کفه ای صاف در سمت چپ منتهی شد، به سوی برم سوز حرکت می کردیم.

ساعت 21:10 به برم سوز رسیدیم (ارتفاع:2727متر).آب برم خیلی کم شده بود.

همه چادر ها را در کنار هم و دایره وار برپا نمودند.آتش کوچکی در فضای خالی وسط چادر ها برپاشد و همه مشغول خوردن شام شدند.

شاهد بیرون آمدن مهتاب زیبا ازپشت کوه بودیم که فضا را روشن نمود و دیگر احتیاجی به استفاده از چراغ پیشانی نبود.انعکاس نور مهتاب در آب برم منظره دل انگیزی را بوجود آورده بود و فضای زیبایی برای قدم زدن در کنار برم ایجاد شده بود.

کم کم همه برای خواب محیا شدند و از ساعت 23 گروه های مختلف به خواب رفتند تا ساعت 24:30 که آخرین گروه نیز خوابید و سمفونی صدها غورباقه برم و جیرجیرک ها درطول شب همراه ما بود واصلا قطع نشد .

هوا بسیار خوب و کیسه بیواک جوابگوی سپری کردن شب در کنار برم بود .عده ای هم بیرون چادر و در هوای آزاد خوابیدند.اواخر شب باد شروع به وزیدن کرد و هوا را ملایم و مطوع تر نمود.

ساعت 4:30 دقیقه بیدار باش بود.همه کوله های قله را آماده کرده و وسایل اضافی خود را در چادر ها گذاشتند و ساعت 5 پس از نرمش مختصری حرکت آغاز شد.

در کفه وبدون افزایش شیب حرکت کردیم تا به دره ای رسیدیم که چشمه پونه در آن جریان داشت.

در کنار چشمه به مسیر ادامه داده و کم کم ارتفاع گرفتیم.

صدای کبک ها و دیگر پرندگان را میشنیدیم (در منطقه دنا پرندگانی چون: کبک، انواع عقاب، کرکس، هما، شاهین، بحری، کمر کولی، چکاوک و سهره و همچنین حیواناتی مانند بز و پازن، خرس قهوه ای و سفید، پلنگ و انواع گربه های وحشی و سیاه گوش، گرگ، راسو، سمور و سنجاب ایرانی یافت می شوند)

در مسیری سبز و زیبا پیش میرفتیم.گون ها پر از گل های سفید و بنفش و صورتی بودند.

فرفیون ها در زیر اولین اشعه های آفتاب می درخشیدند.

ریواس ها بزرگ شده و اکثرا گل ومیوه داده بودند ولی هنوز خوشمزه و قابل استفاده بودند.از جاشیر ها فقط ساقه های آنها به جا مانده بود و گله های دام عشایر جاشیری به جا نگذاشته بودند.

یونجه وچویل و نعنا و بابونه و باریچه و موسیر و چمن و گل های رنگارنگ و زیبا به همراه پروانه ها و کفشدوزک ها ،رنگ و بوی خاصی به محیط داده بود.

مسیر را به طرف صخره های کوتاه آخر دره ادامه دادیم و نرسیده به آنها به سمت چپ و در امتداد جویبار پیش رفتیم.ساعت6:10 در کنار جوی به مدت 5 دقیقه استراحت کردیم(ارتفاع:3016متر).

همچنان مسیر را به سمت چپ ادامه دادیم.

در بعضی نقاط زمین خیس و پر از خزه و قسمت هایی پر از چمن های بلند و گل های آلاله زرد بود.

پس از عبور از کنار این چمن های زیبا به سمت راست تغییر جهت دادیم.

یک چشمه کوچک که قوطی دلستری را جهت خروج آب در دهانه آن قرار داده بودند در کنار مسیر حرکت ما قرار داشت.

مسیر را به صورت زیگزاگ به سمت بالا ادامه دادیم و ساعت 7:10 به منطقه ای صاف رسیدیم که گوسفندان در بالای آن مشغول چرا بودند.آفتاب کاملا در آمده بود.

به مدت 20دقیقه جهت صرف صبحانه در آنجا توقف نمودیم(ارتفاع:3225متر)

لانه های مورچه زیادی در جایی که نشسته بودیم و نیز در مسیر به چشم می خورد.

پس از صبحانه ادامه مسیر را در پیش گرفتیم تا جایی که در انتها صخره و سنگ های کوتاهی که زیر انها در بعضی نقاط پوشیده از برف بود نمایان شد.

مسیر را به سمت راست ادامه دادیم.

تا ساعت 8:30 که یک قله را از دور دیدیم.

در همانجا 10دقیقه استراحت کردیم و آقای فرجام نیا در مورد قله هایی که ما پشت به آنها حرکت می کردیم و در سمت چپ دره کوهگل قرار داشتند(رشته شرقی) و نیز رشته مرکزی دنا توضیحات مختصری دادند.

منظره قلل بلند دنا در زیر اشعه های آفتاب بسیار زیبا و با شکوه بود.(دنا قسمتی از زاگرس می باشد که از شمال غربی تا جنوب شرقی کشیده شده است و به 3رشته اصلی(مرکزی،شمال غربی و جنوب شرقی) و 1رشته فرعی عمودی توسط 3 گردنه بیژن، مورگل غربی و پوتک تقسیم می شود).

رشته جنوب شرقی دنا را روبروی خود مید ید یم.این رشته از گردنه بیژن به ارتفاع3200متر شروع می شود و به قله پازن پیر ختم می گرددو دارای 9قله بالاتر از 4000است.قلل این رشته به ترتیب عبارتند از:برف کرمو(4122)، کل برف کاغذی(3917)، نمک(4058)، کله قندی(3923)، کل خرمن(4224) سپس تنگ نول قرار دارد و پس از آن قله های:نول شمالی(4122)، نول جنوبی(4067)، قاش سرخ(4002)، تاپو(4054)، رمبسه(4045) و پازن پیر(4234) قرار دارد.

گرده شیراز در همین رشته قرار دارد.این گرده بعد از تنگ نمک و زیر قله کل خرمن قرار گرفته است.

قله قلم که ما به سوی آن پیش میرفتیم نیز جز رشته کوه جنوب شرقی دناست و یک یال گرفته شده از نول جنوبی می باشد.در واقع پس از نول شمالی و جنوبی،گردنه چال چویلی قرار دارد که رفته رفته ارتفاع آن کاهش یافته و دوباره پس از افزایش ارتفاع به قله دلی و سپس قلم میرسد.(در همین مسیر ،قله دلی قبل از قله قلم قرار دارد).

همچنین نمای رشته مرکزی دنا و مخصوصا قله حوض دال مرکزی که برف هم داشت کاملا از آنجا نمایان بود.

رشته مرکزی دنا از گردنه بیژن تا گردنه مورگل غربی به ارتفاع 4100متر ادامه دارد و دارای 18قله بالاتر از 4000متر است.بلندترین قله رشته دنا و همچنین رشته زاگرس قله بیژن 3 یا قاش مستان می باشد.قلل رشته مرکزی دنا از گردنه بیژن عبارتند از:برد آتش(4068)، سیچانی(4189)، حوض دال مرکزی(4314)، حرا(4241)، کرسمی غربی(4292)،کرسمی شرقی(4303)، کپیری(4254)، بیژن 1(ماش)(4377)، بیژن 3(3برج آسمانی)(4388)، قزل قله(4392)، هرم(4303)، کیخسرو(3917)، بن رود(4313)، بیژن 3(قاش مستان)(4413)، قبله(4220)، مورگل(44079)، مورگل غربی(پازنک)(4284) و مورگل شمالی(4021)

پس از آن به سوی قله ای که پیش رو داشتیم حرکت کردیم واز روی تکه ای برف گذشتیم .

بالا تر که رفتیم در پشت مسیر منظره بسیار زبیا بود.

با ادامه مسیر و رسیدن به بالای قله ، قله دیگری نمایان شد.

گل های کنار قله بسیار زیبا بودند.

برم سوز و چادر گاه از آنجا کاملا پیدا بود.

گردنه دیگری را طی کردیم تا به قله بعدی برسیم(قله دلی).

پس از رسیدن دوباره قله دیگری نمایان گردید. قله نمایان شده همان قله قلم بود و این قله که تازه به آن رسیده بودیم هم از قلل فرعی بود.به یاد تاسک و برم فیروز افتادیم که باید چند قله و گردنه را پشت سر بگذاریم تا به قله اصلی برسیم.

گردنه را طی کردیم تا به قله قلم برسیم.

ساعت9:55در روی قله بودیم (ارتفاع:3604 متر) و همه دست در دست هم سرود ای ایران را خواندیم.سپس همه به احترام خانم صدیقه نیک سرشت یک دقیقه سکوت کردند و پس از آن صلوات فرستادند.سپس خانم کلانتری در مورد خانم نیک سرشت و مدارک و سوابق ورزشی و کوهنوردی ایشان صحبت نمودند.

همه در کنار هم عکس گرفتیم و پس از استراحت و خوردن تنقلات در ساعت 10:30 قله را ترک کردیم.

مسیری از پشت قله راجهت بازگشت در پیش گرفتیم.

یک گردنه را پشت سر گذاشتیم وبه سمت راست و از زیر قله فرعی که بعداز قلم قرار داشت گذشتیم و به جایی رسیدیم که در بین صخره ها و سنگ ها ی کوتاه قرار داشت.در کنار قسمتی از مسیر برف دیده می شد.

از آن قسمت که رد شدیم مستقیم به طرف پایین مسیر را ادامه دادیم.برم سوز ،برم خشک شده و 2 برم دیگر از بالا پیدا بودند.

به طرف صخره های سمت چپمان حرکت کردیم ومسیر را زیگزاگ به طرف پایین ادامه دادیم.

سنگ های موجود در مسیر بسیار زیبا و جالب بودند و به نظر میرسید که در اثر گذشت زمان و عوامل طبیعی به این شکل در آمده اند.

ساعت 12:00 به مدت 10 دقیقه استراحت کردیم.

بعد از آن دوباره مسیر مستقیم به طرف پایین را در پیش گرفتیم.

پس از مدتی به سمت چپمان تغییر مسیر دادیم .

به ابتدای مسیری قیف مانند رسیدیم که پر از ریواس بود.در هنگام رد شدن از این مسیر 2بار سنگ از زیر پای افراد رها شد و به سمت کسانی که پایین تر و در حال عبور از قیف بودند رفت ولی خوشبختانه سنگ به کسی اصابت نکرد.بنابراین در گروه های مجزا و به آرامی این مسیر را طی کردیم تا دوباره سنگی از زیر پای کسی رها نشود و خطر ساز نگردد.

پس از رد شدن از قیف به سمت راست و جایی که عشایر چادر زده بودند رفتیم.چشمه ای در راه قرار داشت که عشایر ازآن به سمت چادر شان لوله کشیده بودند.

ساعت 13:00در کنار چشمه بودیم .

پس از دقایقی استراحت در کنار چادر عشایر به راه خود ادامه دادیم.مستقیم به سمت پایین وبه سوی برم خشک شده حرکت نمودیم.

یکی از اعضای گروه بدلیل درد پا و انگشتان دچار مشکل شده بود بنابراین به همراه 2نفر از دوستان و آقای نخعی (امدادگر برنامه) عقب تر از بقیه حرکت می کردیم.در قسمتی از مسیر مجبور به استراحت شدیم.انگشتان پای ایشان تاول زده بود.آب خنک روی پا و انگشتان پای این دوست ریخته شد و با چسب زخم جاهای مورد نیاز پوشانده شد.پس از 20 دقیقه استراحت ، به مسیر مستقیم به طرف کفه ادامه دادیم. برم خشک ، برم سوز و چادر گاه کاملا دیده می شدند.

بسیار آهسته طی طریق می کردیم.با نزدیک شدن به کفه و توسط ارتباط با بیسیم مقرر گردید که برانکاردی جهت انتقال ایشان به چادر گاه آورده شود ولی در نهایت قاطر عشایر مستقر در کنار برم به ما نزدیک شد و ایشان به چادر گاه انتقال یافت.

پس از رسیدن به برم عده ای به سوی تنگ کوه گل و چشمه آب سردو رفته بودند و بقیه هم مشغول جمع کردن وسایل و چادر ها بودند.با پرسش از دوستان مطلع شدم که اولین گروه در ساعت 12ونیم به چادر گاه رسیده اند و ماهم که آخرین گروه بودیم ساعت 15رسیدیم.

منظره برم زیر نور آفتاب زیبا بود.

ساعت 15:30و پس از جمع کردن کلیه وسایل و چادر ها به سمت تنگ کوهگل حرکت کردیم.

توقف کوتاهی هم در کنار چشمه پونه داشتیم .

در نهایت با رد شدن از کنار بوته های نسترن در ساعت 16:10 به تنگ کوهگل رسیدیم.

همه در کنار چشمه آب سردو نشسته و با آب خنک آن دوباره انرژی گرفتند.

در کل منطقه و روی قله آنتن دهی موبایل برقرار بود ولی بعضی مواقع آنتن قطع می شد و ارتباط ها ناتمام می ماند.

مسیر های دیگری نیز برای رفتن به قله قلم وجود دارد.در واقع از کلیه دره های موجود می توان به قله رسید و فقط شیب آنها متفاوت است .با توجه به انتخاب دره و مسیر های مختلف و نفرات شرکت کننده در برنامه، زمان برنامه تغییر می کند و با صرف زمان 3 ساعت هم میتوان به قله رسید و2ساعت هم جهت پایین آمدن نیاز است.

در این فصل احتیاجی به امکانات تخصصی خاص جهت صعود به این قله نمی باشد فقط باید آب به اندازه کافی همراه هر نفر باشد (هر نفر 2لیتر) چرا که در بعضی مسیر ها ی صعود چشمه ای وجود ندارد و با گرم تر شدن هوا تعداد این چشمه ها و آب آنها هم کاهش می یابد.در این برنامه نیز به دلیل خنک بودن هوا و وزش ملایم باد ،کسی از گرما و تشنگی اذیت نشد ولی اگر وزش این نسیم خنک را نداشتیم حتما به آب بیشنری احتیاج بود.

همچنین در کنار برم نیز چشمه ای وجود ندارد و باید آب به اندازه کافی جهت سپری کردن شب به همراه داشته باشیم. البته بسته به فصل میتوان جلو تر از برم و در کنار آب روان کوچک و زیبایی که از کوه سرازیر است نیز اقامت نمود و از آب آن استفاده کرد که در این زمان که ما در منطقه حضور داشتیم، این رود کوچک روان بود.

به نظر میرسد در اردیبشهت و یا اوایل خرداد ماه که هوا خنک تر است و برم هم پر آب تر می باشد،می توان لذت بیشتری از زیبایی های منطقه برد.

16:55 سوار اتوبوس ها شده و تنگ را ترک کردیم.گواهی صعود قله نیز در اتوبوس بین همه پخش شد.

17.35 توقفی کوتاه در سی سخت و در کنار همان سوپر مارکت روز قبل داشتیم و از همه با بستنی پذیرایی شد.

18:10هم در کنار تنگ تیزاب به مدت 15 دقیقه توقف داشته و پس از آن بدون توقف به سمت شیراز حرکت نمودیم و ساعت22:10 به شیراز رسیدیم.

سرپرست کل برنامه : زهرا کلانتری

گزارش :پگاه جمالیان

عکس های گزارش : پگاه جمالیان،محمد رضا نام آور،علی باجوبند

تعداد کل نفرات شرکت کننده : 58نفر

تعداد بانوان شرکت کننده : 39 نفر

تعداد گروه و باشگاه های شرکت کننده:11 + نفرات آزاد+ هیات کوهنوردی فارس