يك گروه 10 نفره از اعضاي باشگاه شيراز جوان موفق شدند در يك برنامه 1.5 روزه از غار كان گوهر واقع در روستاي منج از توابع شهرستان بوانات ديدن كنند. اين گروه شب را در روستاي منج گذرانده و ساعت 9 صبح روز بعد حركت خود را از دهانه غار آغاز كردند. غار كان گوهر در ارتفاع 2300 متري از سطح دريا واقع شده و از نوع غار هاي آهكي است. دهانه ي غار به شكل تالار بزرگي به ابعاد 20 در 30 متر و سقفي به ارتفاع حدود 20 متر مي باشد كه اين تالار با شيب 50 درجه به سوي پايين مي رود. اين گروه با پيمودن مسير پس از حدود 3 ساعت به چاهي رسيدند و پس از فرود از آن، چاه به دالاني منتهي مي شد كه بوسيله استالاگتيت و استالاگميت ها مسير را بن بست مي نمود. در نتيجه راه بازگشت را پيش گرفتند.

سرپرست آقايان در اين برنامه آقاي هومن كي نيا و سرپرست بانوان خانم رعنا كي نيا بودند.ساير شركت كنندگان برنامه عبارت بودند از آقايان : عباس غلامپور، امين صفوي، محمدرضا خادمي، محسن بهادر و محسن نوري بد و خانم ها: زهرا صفوي، مهشيد سام و آيدا پيكاره.

اطلاعات کامل در مورد این غار :

 

 

کان گوهر نياکان ايرانيان استعداد و ذوق سرشاري در نامگذاري مکان ها و عوارض جغرافيايي د اشته اند به طوري که قبل از مشاهده يک مکان مي توان تصوري واقعي از روي اسم آن دريافت کرد مثلا قبل از ديدن کوه بيستون مي توان تصور کرد که با کوه ديوار مانندي روبرو هستيم. اما در مورد غار کان گوهر بايد چند فرض را در نظر بگيريم. يکي اينکه آيا در گذشته رگه اي سنگ آهن در آن وجود داشته و آن را استخراج کرده اند؟ نزد ايرانيان قديم آهن ارزش گوهر داشته، چنان که معدن آهن سيرجان را گل گوهر خوانده اند و در قديم از آن آهن استخراج مي کرده اند. حدس ديگر اين است که جابجايي توده ماگما به همراه گرما و فشارش شرايطي را براي توليد سنگ هاي قيمتي فراهم کرده و گذشتگان، از داخل غار، سنگ قيمتي يافته اند و يا اينکه مقني دلاور و شجاعي توانسته با استفاده از طناب هايش به انتهاي چاه رسيده و با مشاهده غارسنگ هاي آنجا، اين نام را بر غار نهاده و سپس يادگارش را بر روي تخته سنگي که در بيرون غار قرار دارد در کنار نقش کنده هاي انسان هاي غار نشين حک کرده است.

به هر حال کان گوهر يک غار استثنايي در بين غارهاي شناخته شده ايران است که ابتدا به ساختمان آن پرداخته و سپس چگونگي زايش آن را مورد مطالعه قرار مي دهيم. دهانه غار به ابعاد 30*20 متر و در راس مثلث فرو افتاده اي قرار دارد. ارتفاع دهانه از سطح دريا 2300 متر است. مثلثي برابر پهلو به قاعده حدود 100 متر و چسبيده به کف دره و ارتفاع حدود 250 متر به طول قالبي يعني عمود بر سطح مايل دامنه کوه فرو افتاده و سطح آن محاط در ديواره هاي عمودي با متوسط ارتفاع 12 متر است. حجم اين فرو افتادگي چيزي در حدود يکصد هزار متر مکعب مي باشد. براي توضيح اين پديده جالب ابتدا به ساختمان داخلي غار مي پردازيم. غار شامل دو بخش است 1- بخش ريزش کرده 2- بخش طبيعت ساخته. بعد از ورود به غار، تالاري مدور به شعاع 30 متر قرار دارد. ارتفاع سقف در اين محل حدود 20 متر است، تالار با شيبي 50 درجه به سوي پايين مي رود، سپس وارد تالاري بيضي شکل به قطرهاي 40 در 180 مي شود که با شيبي 60 درجه به سمت بالا مي رود. با عبور از دالاني کوتاه، تالار ديگري به ا بعاد 12*10 متر که سنگ هاي سياه و سفيد زيبايي ساخته شده قرار دارد، درون اين تالار پرتگاهي به بلندي هشت متر ديده مي شود و در انتهاي آن دهليزي قرار گرفته است. تا اينجا هيچ نشانه اي دال بر زايش متعارف غارسازي يعني انحلال سنگ هاي آهکي به وسيله آب هاي اسيددار مشاهده نمي شود. دهليز گوشه تالار آخر، طبيعت ساخته و حدود دوازده متر است و به تالاري به ابعاد 15*12 متر وصل مي شود. ديواره هاي اين تالار پوشيده از غار سنگ هاي گل کلمي مي باشد. گودال کوچک آب که محل ريزش چکه است در کف آن وجود دارد و آثار ريزش سقف در اين تالار به چشم مي خورد. از انتهاي اين تالار دهليزي که بايد خزيده از آن عبور کرد شروع مي شود که پس از حدود 20 متر به يک چاه مي رسد. بدنه چاه در بعضي بخش ها تنگ و دست و پا به بدنه مي رسد و در بعضي قسمت ها بدنه گشاد شده و بايد پاندول وار از آن گذر کرد. در بعضي بخش ها هم با شيب بالاي هفتاد درجه روبرو هستيم. حدود 60 متر عمودي از اين چاه مورد بازديد قرار گرفت. اما لحظه غم انگيز بازگشت بدون رسيدن به انتهاي چاه غار به علت برآورد غلط از عمق و طول چاه بود را جمع نموده و در معيت همراهان، بازگشت را شروع نموديم. با جمع بندي عمق و طول غار، يکي از همراهان در همان محل بازگشت اظهار داشت که با طناب پلاستيکي و به همراه رفقايش از آن محل تا گودال آب و تالار غار سنگها را به طول ششصد متر پيموده است. البته کوهنوردان شيرازي به سرپرستي جناب احمد معرفت در سال 1341 غار را مورد بازديد قرار داده اند. اما آنچه مسلم است غار تا انتها مورد بازديد کوهنوردي قرار نگرفته و همان مرد دلاور مقني تا انتهاي غار رفته و اخبار گودال بزرگ آب و غار سنگهاي نيزه اي را به بيرون آورده است. با مطالعه همه جانبه غار و ارتفاع سنجي از محلهاي مختلف آن، عمق غار از ابتداي چاه طبيعت ساخته تا انتهاي آن و سطح ايستابي نمي تواند بيش از 200 متر باشد. از اين چاه دهليز مانند تعدادي دهليز انشعاب مي گيرد که تمامي آنها بايد براي راهيابي به فضاهاي بزرگ مورد بازديد کوهنوردان قرار گيرد. اما قبل از معرفي غار دوم و جاذبه هاي ديگر کان گوهر بهتر است به فرضيه زايش اين غار عجيب و دود زده بپردازيم. اينجانب با توجه به وضعيت دودزده غار و وجود سوخته هاي مواد در جاي جاي مثلث فروافتاده تعدادي از نمونه سنگهاي درون غار را بيرون آوردم و آنها را پيش يکي از رفقاي کوهنورد که زمين شناس دانشمندي است بردم و وضعيت جغرافياي غار را برايش تشريح کردم. ايشان تئوري زير را در مورد زايش غار چنين بيان داشت: ميليون ها سال قبل توده اي ماگما (سنگ مذاب) از اعماق زمين شروع به بالا آمدن مي کند. فشار و حرارت همراه ماگما تغييراتي را در کاني هاي سر راهش ايجاد مي نمايد و هنگامي که نزديک پوسته آهکي کوه مي رسد، اکسيژن و کربن (CaCo3) موجود در پوسته آهکي را در فرآيندي خاص آزاد کرده و فضايي بزرگ به وجود مي آورد سپس پوسته آهکي باقي مانده که تاب نگهداري وزنش را نداشته فرو افتاده و اين غار استثنايي را بوجود آورده است. غار دوم يا غار کوچک - در انتهاي سمت چپ مثلث قرار دارد. دهانه اش از کف دره شروع شده و با شيبي حدود 45 درجه به پايين مي رود. طول غار حدود 120 متر و ارتفاع آن از سطح دريا 2050 متر است. در انتهاي آن تعدادي سفال شکسته که در اثر حفاري کف غار بيرون آمده به چشم مي خورد. در ابتداي اين غار دو تراس قديمي وجود دارد و به فاصله 5 متر از آن تخته سنگي قرار دارد که روي آن يک آتشدان کنده اند و کنار آتشدان دايره اي نيمه کاره حکاکي شده است در وسط مثلث تخته سنگي صيقلي قرار دارد که بر روي آن اشکال حيوانات وحشي کنده شده و تعدادي هم اسم و يادگاري کنار نقش ها حک شده است. نزديک دهانه نقش سنگ ديگري هست که نقش انساني سوار بر اسب از اصالت آن مي کاهد زيرا در زمان غارنشيني، انسان هنوز موفق به اهلي کردن اسب نشده بود. اما درون غار و داخل چاله اي تعدادي استخوان انسان يافت شد که سه عدد فک پايين به همراه پارچه اي قديمي در کنار آنها که به بيرون غار آورده شد و تقديم موزه تاريخ طبيعي همدان گرديد. اينجانب با توجه به وضعيت جغرافيايي و زمين شناسي غار کان گوهر، کتاب تاريخ زمين لرزه هاي ايران، تاليف آقاي ملويل و ترجمه آقاي ابوالحسن زاده را که زمين لرزه هاي ايران را براي مدت 1500 سال مورد مطالعه قرار داده جستجو کردم و هيچ نامي از بوانات و مرکز آن سوريان و نام روستاهاي اطراف را در آن نيافتم. احتمالا هيچ زمين لرزه اي در منطقه پيش نيامده است. حال اين سوال مطرح است که آيا انرژي ذخيره شده درون زمين که عامل زلزله است به نوعي از درون غار رها شده و مي شود؟ اگر چنين است حفر چاه هاي عميق بر روي گسل هاي شناخته شده و فعال و رهايش انرژي از آنها طريقي براي جلوگيري از

زلزله است؟ منبع این اطلاعات : سایت غارهای ایران www.irancaves.com