اهداف :

- دیدار از بوم سازگان دنا شامل: چکادهای پازن پیر، رُمبسه، تاپو، قاش سرخ، نِول جنوبی و نِول شمالی از مبدأ پادنا، تنگه سیبی، سرچشمه رودخانه ماربر و بررسی گونه های گیاهی و جانوری آن - آشنا کردن تعدادی از افراد " امداد و نجات کوهستان پادنا " با جغرافیای منطقه، کاربرد تجهیزات و رعایت اصول کوه نوردی، اهمیت استفاده از GPS، بی سیم و... برای حمل مجروح و عملیات نجات

زمان اجرای برنامه صعود : 12/03/94 تا 15/03/94

تا قبل از اجرای صعود:

- هماهنگی لازم با تیم صعود، از فروردین 94 توسط سرپرست برنامه ( نگارنده ) انجام گرفته بود.

- کروکی کامل مسیر و جایگاه نقاط شاخص، بر اساس اطلاعات Google Maps و نقشه جامع راهنما برای کوه نوردی در خط الرأس دنا (چاپ شده توسط کانون سبز فارس)، تهیه و در اختیار اعضای تیم  قرار داده شد.

- لیست لوازم و تجهیزات کوه نوردی، مواد غذایی، دارویی و وسایل گروهی مورد نیاز، با تأکید بر الزامی بودن تهیه آن ها، در اختیار همه افراد قرار گرفت.

روز اول: سه شنبه 12/03/94

اعضای کانون سبز فارس شامل، پویان خوشبخت ( مستند ساز برنامه ) و نعمت اله امیریان ( مسئول آموزش و سرپرست برنامه ) از ساعت 30/5 شیراز را ترک و در ساعت 30/8 وارد شهرستان سی سخت شدند. با توجه به هماهنگی قبلی، ساعت 50/8 و در گردنه بیژن، با علی محمد امیری ( از مسئولین محیط زیست شهرستان دنا ) ملاقات انجام و چند جلد کتابِ " دنا، گفته ها و نا گفته ها " و " نقشه جامع دنا " به ایشان تقدیم شد. بعد از این دیدار، حرکت به سمت پادنا ادامه پیدا کرد.

در بین راه مشخص شد که دو نفر از اعضای کانون سبز فارس به نام های محمود عماری از کرج و احمد حسینی از اصفهان ( اولی به دلیل سرما خوردگی شدید و دومی به دلیل شرکت در جلسه تخصصی کمیته المپیک در ارتباط با شنا و شیرجه ) قادر به هم راهی گروه برای صعود نشدند.

ساعت 30/10 در بیده پادنا، دیگر افراد با مسئولیت هایِ به شرح زیر، منتظر و پذیرای ما بودند:

1-اردوان نیکبخت : فعال محیط زیست، مسئول فنی و راهنمای صعود

2- سید سهراب موسوی : بلد محلی، فعال محیط زیست و مسئول تدارکات برنامه

3- وحید موسوی : از اعضای جامعه محلی

4- فرزاد رئیسی : باستان شناس، از اعضای جامعه محلی

5- کیهان صفری : عضو پایگاه " امداد و نجات کوهستان پادنا " از اعضای جامعه محلی

6- شهرام میرزایی : عضو پایگاه " امداد و نجات کوهستان پادنا " از اعضای جامعه محلی

به این ترتیب و با حضور 8 نفر، ساعت 13، گروه با دو وسیله نقلیه " بیده " را ترک و به سمت منطقه " برِ روز و سرتنگِ سیبی " حرکت کرد.

 
                               

برای رسیدن به این منطقه باید از روستاهای ولَدخانی، کَره دان و شهید گذشت. سپس با حرکت به سمت جاده دژکُرد – شهید، وارد تنگ شهید شد و با عبور از جاده خاکی کنار کانال سیمانی آب، به سمت یورد ابراهیم بیگ با مختصات ( E 8/25- 06- 34 & N 99- 08- 57) با ارتفاع 2303 متر از سطح دریا و باغ شخصی فردی به نام پناهی ( از عشایر فارسیمدان ) ادامه مسیر داد. این محل آخرین نقطه جاده خاکی است که وسایل نقلیه کمک دار و وانت نیسان می توانند به آنجا بروند. ساعت 30/14 با برداشتن کوله پشتی ها و خداحافظی با کرامت پناهی، گروه سینه کش تپه را با جهت جنوب شرقی، انتخاب و به سمت ابتدای تنگه سیبی حرکت را آغاز کرد. نیم ساعت بعد، این پدیده و جاذبه کم نظیر با غرش رودخانه و چشم اندازی از انواع و اقسام عناصرموجود در این بوم سازگان، پذیرای مشتاقان خود شد.

تنگه سیبی، محل شکل گیری و در واقع ابتدای حرکت رودخانه " ماربُر " است. این منطقه هر چقدر وصف شود، از طریق نقاشی به تصویر کشیده شود، با مقالات نوشتاری و مستند سازی معرفی شود و یا هر هنرمندی با تمام توانمندیش قصد ارایه آن را داشته باشد، به نظر می رسد که نخواهد توانست ویژگی ها و ارزش های کم نظیر این بخش از بوم سازگان دنا را تعریف، معرفی و عرضه کند. 

برای گروه های کوه نوردی، بوم گردها و اکولوژیست هایی که قصد صعود به قله پازن پیر یا مطالعه روی گونه ها و دیگر موارد را دارند و این مسیر را انتخاب می کنند، باید یادآور شد که از ابتدا تا انتهای این تنگه چشمه سار های فراوان و برفچال های متنوع، آماده پذیرایی از میهمانان خود می باشد و بنابراین، نیازی به ذخیره کردن و یا حمل آب نیست. در تنگه سیبی ( آلمالی دره سی ) و این دروازه بهشت دنا:

نسیم روحیه بخش، آب گوارا، هوای خنک، آواز ایجاد شده از برخورد رودخانه ماربُرِ سپید جامه با سنگ ها و صخره های مسیل، درختان جوان و کهنسالِ شن با گُل های سفید، زبان گنجشک و...، آویشن های تازه قد کشیده بر روی سنگ ها و صخره ها، جاشیرها با رنگ های سبز و طلایی، گون ها ی ریز و درشت با گُل های رنگارنگ، دیگر گونه ها و آواز پرندگان مختلف: همه و همه پذیرای ورود و حضور میهمانان طبیت دوست و حافظان محیط زیست در این بوم سازگان هستند.

با وجودی که گروه با کوله پشتی های سنگین در ساعت 30/14 و در اوج گرمای منطقه پیاده روی را آغاز کرده بود، ولی: جاذبه های فوق با تزریق انرژی های مثبت و آراستن و عجین شدن روح و جسم افراد با زیبایی های کم نظیر، راه را هموار و قدم های کند و خسته را به گام های محکم و استوار تغییر و تبدیل می کرد و اینجاست که صادقانه باید به اقرار نشست و گفت:

دسترسی به نقاط مختلف و دیدار از بوم سازگان دنا، کار هر کسی نیست. اراده می خواهد، تربیت، ادب و حرکت آگاهانه و باید بطور جدی تر اقرار کرد که: ارتباط با دنا به راحتی انجام نمی گیرد. دنا باید بطلبد، پذیرش کند و شما باید با ادب و حرکت آگاهانه به سوی آغوشش بشتابی.

گروه در ادامه مسیر و حرکت به موازات رودخانه ماربُر، ساعت 00/17 به " چشمه رزی " و محل اطراق یکی از عشایر تیره توابع فارسیمدان ( بنکوه بیژن ) به نام جهاندیده آشنا شد. در ادامه و در مکانی که سرچشمه رودخانه ماربُر با تمام قدرت از دل سنگ ها بیرون می زند و با حضور، وجود و حرکت موزون و پُر برکت خود، حیات را به ارمغان می آورد، " چشمه و یورد کوراغلی " نیز، چند خانوار دیگر از عشایر فارسیمدان را در کنار خود اسکان داده است. به بهانه صرف چای، چند لحظه ای به استراحت در مجاورت چادر و گپ و گفت با آن ها اختصاص داده شد.

راه مالرو با شیب ملایم و با عبور پیچاپیچ خود از میان انواع گُل ها، انبوه گون ها، خِوشک ها و دیگر گونه ها و با هدایت تیم به چشمه های در طول مسیر، زحمت گروه را برای رفع تشنگی و پیدا کردن مسیر حرکت، به حداقل می رساند. در ساعت 15/20 و طبق برنامه، گروه در محل " چشمه پیازی " اقدام به دایر کردن کمپ کرد. این مکان در نزدیکی دشت گرگی قرار دارد. اطراف این چشمه را چمن زارهای وسیع، گون های بزرگ با گل های رنگارنگ، چندین محوطه صاف و شنی و سنگ چین های مناسب پوشش داده است. به همین دلیل و با این مشخصات، یکی از مناسب ترین نقاطی است که گروه های کوه نوردی می توانند با انتخاب آن برای ایجاد کمپ، اقدام به صعود و دیدار از قله پازن پیر کنند.

 


بعد از صرف چای و شام و با مشارکت همه، در ارتباط با اهمیت تأسیس " پایگاه امداد و نجات کوهستان " در پادنا، سختی های کار این حرفه، ابزار مورد نیاز، توان افزایی و بروز کردن دانش افراد این پایگاه، مشکلات و کمبودها، به مدت یک ساعت بررسی و صحبت شد. بعد از جمع بندی و طبقه بندی مطالب، الویت اول در تصمیم گیری و اقدام عملی، به آموزش GPS اختصاص داده شد. در پایان این جلسه، مسئول آموزش کانون سبز فارس قول داد که در زمینه فعالیت فوق و برگزاری یک کارگاه فشرده، هم کاری و مشارکت لازم را انجام خواهد داد.

به منظور رفع خستگی ناشی از فعالیت در طول روز جاری، آمادگی و ذخیره انرژی برای حمل کوله های سنگین و تلاش مضاعف در دسترسی به خط الرأس شرقی دنا، قله پازن پیر و دیگر چکادها در روز بعد، ساعت 30/22 همه برای استراحت شبانه، به درون چادرها رفتند. آسمان صاف، هوای خنک و نسیم ملایم در محل چشمه پیازی، خواب خوب و شب به یاد ماندنی و صبح با طراوت را برای همه افراد رقم زد.

روز دوم: چهارشنبه 13/03/94

بعد از جمع آوری کمپ و صرف صبحانه، حرکت از 8 صبح  آغاز و گروه ساعت 30/8 وارد " دشت گُرگی " شد. از این مکان به بعد، قله پازن پیر و یخچال شرقی و یک پارچه آن که از طریق کف دره تا ابتدای دشت گرگی بهم وصل می باشند دیده و روئیت می شود. یک راه مالرو با عبور از میان انبوه گون ها و برف چال ها ( به موازات یخچال کف دره ) و با شیب بسیار ملایم، گروه را به سمت قله هدایت می کند.


ساعت 12 ظهر " پازن پیر " نماد استقامت و استواری منطقه و آخرین چکاد شرقی رشته کوه دنا با ارتفاع 4302 متر پذیرای دوست داران خود شد. این قله از سمت جنوب با صخره های مرتفع و از ناحیه غرب، با یخچال دایمی و کفه و قله رمبسه محصور است. برای صعود و دسترسی به " پازن پیر " در فصل های بهار، تابستان و اوایل پائیز، راه ها و مسیر های دیگری به شرح زیر وجود دارد:



 

-روستای نقل پادنا، منطقه لای سرخ، تنگه رُمبسه یا دره سرد آب و کفه رُمبسه

- روستای نقل پادنا، منطقه لای سرخ، تنگه تاپو، قله و گردنه تاپو و کفه رُمبسه

- روستای دَنگِزلو، چشمه نِول، تنگه نِول، گردنه نول ( این گردنه، در تابستان و از طریق " آبشار کوه گُل " نیز قابل دسترسی است )، دیدار از چکادهای نِول جنوبی و شمالی ( از طریق منطقه کوه گُل و یال و گردنه بَرِباز نیز قابل دسترسی است )، قاش سرخ، تاپو، رُمبسه و سپس " پازن پیر "

- گرده بیژن، خط الرأس شرقی، دیدار از تمام چکادهای مسیر و سپس " پازن پیر "

- " یاسوج – آب نهر " یا " شیراز، کاکان – آب نهر " ، خطیر سوخته، تنگه کل اسپید، دشت گرگی و سپس " پازن پیر "

بعد از استراحتی کوتاه و اجرای مراسم قله، حرکت در جهت غرب و از طریق شن اسکی، به سمت کفه و قله رُمبسه آغاز شد. در قسمت بالای یخچال غربی و در یک منطقه شنی، حضور 4 قلاده خرس، نظر راهنمای گروه ( اردوان ) را به خودش جلب کرد. خرس نر در حال حرکت به سمت یخچال و خرس ماده و دو قلاده توله وی در حالِ کاویدنِ لابلای سنگ ها بودند. دیدار این گونه های قدرتمند وبا صلابت " بوم سازگان دنا " آن هم از فاصله بسیار نزدیک، حالمان را بهتر و روز مان  را پُر بارتر کرد.


خوشبختانه به دلیل وزیدن باد مخالف (غربی – شرقی ) و اقدام به استتار و مخفی شدن همه افراد در پشت تخته سنگ های موجود در مسیر، خرس قهوه ای ماده تا حدود 20 دقیقه قادر به تشخیص حضور ما نشد. فرصت خوب و طلایی پیش آمده بود تا با نظاره، تماشا و فیلمبرداری از این گونه بزرگ، ارزشمند و یکی از گنجینه های دنا، به این مهم فکر کنم که مساحت " ذخیره گاه دنا " 93000 هکتار می باشد و در این عرصه:

 165 گونه جانوری وجود دارد که 25 گونه آن، پستاندار، 85 گونه آن پرنده، 39 گونه آن دوزیستان و خزندگان و... می باشد. طبق سرشماری سال 1387 در این بوم سازگان، تعداد کل و بز حدود 3000 رأس، کبک معمولی حدود 5500 قطعه، کبک دری حدود 100 قطعه، خرس قهوه ای حدود 50 قلاده و پلنگ حدود 10 قلاده و...می باشد. همین آمار اعلام می کند که از حدود 1200 گونه گیاهی شناسایی شده ( 15% گونه های گیاهی کشور )، تعداد 50 گونه آن اندُمیک است ( معادل 17% گونه های اندمیک ایران ) و تعداد گونه های اندمیک دنا از تعداد گونه های 45 کشور جهان بیشتر است.

باید یادآور شد که گونه های فوق، فقط بخشی از سرمایه و ارزش های ملی و بین المللی بوم سازگان دنا را بیان و اعلام می کند و باید اذعان کرد که منطقه حفاظت شده " دنا " تنها یک چهارم استاندارد جهانی محیط بان دارد و معنی آن این است که: برای هر 3000 هکتار از عرصه حفاظت شده، فقط یک نیرو وجود دارد. در چنین شرایطی، وقتی در این بوم سازگان :

آمار خرس های قهوه ای 50 قلاده می باشد و این باور غلط وجود دارد که کیسه صفرای خرس برای درمان برخی دردها مفید است و شکارچیان با اتکا به جاذبه های تفنگ و شکار وسوء استفاده از باور غلط  فوق و با فروش پوست و کیسه صفرای این گونه ارزشمند، اقدام به کشتار بی رحمانه و کسب درآمد می کنند، چرا از این گونه ها حمایت عملی و پایدار نمی شود؟ و بسیار پرسش های بی پاسخ دیگر!

بهرحال خرس نر با هوشیاری و سرعت مثال زدنی،  شیب تند یخچال و صخره های شمالی رُمبسه را در پیش گرفت و خرس مادر و توله هایش بعد از آگاهی از میهمانان نا خوانده، با سراسیمگی از طریق شن اسکی و شیب تند پیش رو، فرار را بر قرار ترجیح و با سرعت، به سمت ناحیه شمالی پازن پیر حرکت کردند.

ساعت 14در گردنه تاپو و به عبارتی در کفه مقابل قله رُمبسه و در شرایطی که ابرها در آسمان بهم می پیچیدند، باد شروع به وزیدن کرد. به دنبال آن، رعد و برق، رنگین کمان، نم نم باران و سیستم هوای ناپایدار، هر کدام با ویژگی و جاذبه خودش به استقبال ما آمدند. در چنین شرایطی و بر بسترِ سفرهِ صاف و شنیِ " گردنه تاپو" ناهار وچای صرف شد. نکته قابل توجه در این مکان این بود که ارتباط اسعد تقی زاده ( محیط بان زندانی در ندامتگاه یاسوج ) با اینجانب برقرار شد.

 به علت ارتباط و تماس های دایم تلفنی بین ما، اسعد در جریان کامل برنامه صعود و مسیر حرکت گروه ما بود. او را در جریان کلی وقایع طی دو روز قبل و چگونگی ادامه مسیر و اجرای برنامه در روز جاری قرار دادم. اسعد و من از این که ارتباط بین ما در چنین عرصه مقدسی بر قرار شده بود بسیار خوشنود شدیم. در واقع، این محیط بان فداکار و گرامی که بخش عمده زندگیش را فدای حفاظت از محیط زیست دنا کرده است، از درون ندامتگاه و در شرایطی که خودش دسترسی فیزیکی به بیرون را نداشت، سلامتی ما را در مکانی که بخشی از وجود خودش  محسوب می شود، رصد می کرد! 

از ویژگی های دیگر این گردنه، وجود یک رگه تمام فسیلی در روی شیب و کَمر کِش صخره ای موجود در غرب آن می باشد. بررسی و نمونه برداری از این پدیده، جاذبه زیبا و قابل مطالعه، توسط فرزاد رئیسی ( باستان شناس گروه ) و مشارکت دیگر افراد تیم انجام گرفت.

به دلیل کمبود ابزار فنی و نداشتن تجربه کافی در صخره نوردی در بین اکثریت افراد، سرپرست و مسئول فنی برنامه توافق کردند که از صعود به چکاد 4170 متری " رُمبسه " صرفنظر و از ساعت 30/14 حرکت به سمت " قله تاپو " را آغازکردند. دسترسی به این قله، سختی های خاص خودش را دارد. شرق و غرب این قله را گُرده های سنگی، صخره و مسیر ریزشی فرا گرفته است ( صعود از سمت غرب و از طریق گردنه قاش سرخ، از درجه سختی بیشتری برخوردار است ). از سمت جنوب با دره های عمیق و دیواره های بلند و از سمت شمال نیز به یخچال با شیب زیاد وصل است. شیب تند گُرده سنگی، کوله های سنگین و تغییرات سریع آب و هوایی ( گاهی سرد و بارانی و پاره ای از اوقات آفتابی )، حرکت گروه را کُند و با مشکل روبرو کرد. ولی در نهایت با دور زدن صخره های صعب العبور از طریق یخچال شمالی خط الرأس، ساعت 50/17 " چکاد 4090 متری تاپو " پذیرای گروه شد. به دلیل کمبود وقت، مراسم روی قله و گرفتن عکس و فیلم با سرعت انجام و حرکت به سمت گردنه قاش سرخ انجام گرفت.

راه نُرم و مشخصی برای ادامه مسیر در خط الرأس، کم کردن ارتفاع و پایین رفتن وجود ندارد. انتخاب مسیر و رعایت اصول فنی و جلوگیری از هرگونه حادثه احتمالی، بستگی به هماهنگی و اتخاذ تصمیم درست بین مسئول فنی، راهنما و سرپرست برنامه دارد.  گروه 8 نفره ما، با دقت و رعایت فاصله ( برای جلوگیری از حرکت و آسیب رساندن سنگ های سست مسیر ) گاهی از روی یخچال و در بیشترین قسمت، از روی ناهمواری های خط الرأس به حرکت خود ادامه داد. 30  دقیقه بعد ( ساعت 45/17 )، سنگ چینِ کله قندیِ ایجاد شده، نظر همه را به خودش جلب کرد. این نقطه به عنوان یک قله فراتر از 4000 متر ثبت نشده بود. به همین دلیل لزوم تعیین ارتفاع آن به کمک GPS در برنامه آتی، در دستور کار قرار گرفت و گروه به سمت گردنه حرکت کرد . 

کم کردن ارتفاع از بین صخره ها و مسیر های ریزشی، با دقت انجام و گروه ساعت 45/18 به " گردنه قاش سرخ " رسید. در این گردنه چندین جای کمپ  سنگ چین شده وجود داشت. ولی به دلیل وزش باد شدید، تصمیم بر آن شد که در زیر صخره های جنوبی و در محلی که بادگیر کمتری داشت، مکان های جدیدی باز سازی و کمپ دایر شود.

تلاش افراد طی یک ساعت، منجر به زیر سازی و آماده شدن سه نقطه مختلف برای نصب چادرها شد. با فاصله گرفتن از گردنه، دسترسی به آب نیز مشکل شد. شب سختی در راه بود. هوا رو به سرد شدن می رفت و وزش شدید باد ادامه پیدا کرد. با توجه به وضعیت موجود، چادرها، با استفاده از طنابچه ها و بندهای ذخیره و اضافی درون کوله پشتی ها به سنگ ها و عوارض اطراف، فیکس و محکم بسته شدند. با اتمام فعالیت های فوق، چای داغ آماده شده توسط سهراب، همه را به استراحت و رفع خستگی موقت فرا خواند.

شام در شرایط سخت صرف شد. در واقع، نه چادرها گنجایش نشستن 8 نفر را داشتند و نه باد و هوای سرد اجازه پهن کردن سفره در فضای باز را می داد. برای پرهیز از زود خوابیدن و ادامه صحبت های شب قبل و ارایه مطالب جدید، کُلی برنامه ریزی کرده بودیم که شرایط جوی اجازه نداد و تنها یک گزینه باقی ماند: جداشدن، رفتن درون چادرها و فرو رفتن درون کیسه خواب ها و اقدام به استراحت اجباری.

از ساعت 12 شب به بعد، وزش باد شدیدتر شد و با تمام قوا و با سر وصدای زیاد، به بدنه چادرها شلاق می کشید. فشار باد در نهایت، کار خودش را کرد و طناب قسمت پایین چادر را پاره و شرایط نه خواب و نه بیداری را تا صبح، برای من و پویان ایجاد کرد

روز سوم : پنجشنبه 14/03/94

بعد از جمع آوری کمپ و صرف صبحانه، حرکت از ساعت 8 صبح آغاز شد. یک شیب ملایم از روی گُرده سنگی، 45 دقیقه بعد، گروه را به دیدار چکاد 4108 متری " قاش سرخ " هدایت کرد. از این قله که سرخی خاک گردنه و دامنه غربی آن، تأیید کننده انتخاب درست در نام گذاری آن است: چکادهای خط الرأس شرقی قابل روئیت است. قاش سرخ از سمت جنوب با دره های عمیق و دیواره های بلند و از سمت شمال و غرب با یخچال محصور شده است. لازم به یادآوری است که پلاک مشخصات اکثر چکادهای شرقی نیز مانند پلاک قله ها در بخش مرکزی، کاسه خفر و غرب رشته کوه دنا، توسط اخلال گرانِ آگاه و نا آگاهِ کهگیلویه و بویراحمد و در یک اقدام هماهنگ و منزجرکننده، کنده وبه پایین دره ها پرت شدند.

بین قله قاش سرخ، گردنه و خط الرأس منتهی به نِول ها، گُرده سنگی، یخچال و دره وجود دارد. گروه با کم کردن ارتفاع، خودش را به کف دره رساند و سپس با تراورس از یخچال دره مقابل و با استفاده از راه مالروِ درون شن اسکی، صعود به سمت خط الرأس و دستیابی به نِول ها را به آرامی ادامه داد.

در این فصل سال و بویژه در روز های تعطیل، خط الرأس شرقی و چکادهای نِول شمالی و جنوبی، بازدید کننده های زیادی را پذیرا می باشد. در روز جاری نیز، گروه های مختلف: یا در حال باز گشتن از نول شمالی بودند.  یا در اطراف نول جنوبی و در کمپ، مشغول استراحت بودند. یا به قصد دیدار از دیگر چکادها، در حال حرکت به سمت گردنه بیژن و یا دیگر قسمت ها بودند.

گروه ساعت 15/10 موفق به دیدار چکاد 4108 متری " نِول جنوبی " شد. خوشبختانه و به دور از چشمانِ اِخلال گران، پلاک نصب شدهِ مربوط به مشخصات این قله، محکم و استوار به جای مانده بود. این امر باعث شد تا توسط " نگارنده " بخشی از تلاش ها و فعالیت های کانون سبز فارس در " دوران پژوهش و شناسایی " معرفی شود. از این مکان، منطقه برم های کوه گُل، شهرستان سی سخت، منطقه پادنا و دیگر چکادهای شرقی دنا قابل مشاهده است.

در ادامه برنامه و در ساعت 11 ، چکاد 4135 متری " نِول شمالی "  نیز پذیرای گروه شد. از این مکان، منطقه لای سرخ، روستاهای نُقل، دَنگِزلو، بخش وسیعی از پادنای علیا و چکادهای شرقی قابل مشاهده است.

شرق " بوم سازگان دنا " حفاظت نمی شود. برخی تیره های عشایر فارسیمدان هر بهار، تابستان و پاییز، با پیش رَوی تا خط الرأس، به دامداری مشغول می شوند. در کنار حضور عشایر، شکارچیان نیز وقت و بی وقت در منطقه حاضر و به صغیر تا کبیر گونه های جانوری حمله و تیراندازی می کنند. بدین ترتیب تمام موجودی این گنجینه و بهشت کم نظیر: با بی برنامگی، بی تدبیری و بدون توجه به ارزش های ملی و بین المللی آن در مقابل دیدگان همه رو به نابودی است. جالب توجه است که مسئولان متولی، مردم و بویژه جوامع محلی بدانند :

اکثر کشورهای جهان آرزو دارند که بخش کوچکی از"  بوم سازگان دنا " را در سرزمین خودشان داشته باشند. آن ها می گویند و اعتراف می کنند که، اگر چنین سرمایه ای را در اختیار داشته باشند، با اقدام به سامان دهی، آموزش نهادینه، حفاظت پایدار، ایجاد زیر ساخت ها و با تکیه بر مدیریت جامع محلی و با حمایت از گردش گری و اکوتوریسم پایدار روستایی، به بهره برداری بهینه ازآن خواهند پرداخت.

با اتمام دیدار از چکادهای شرقی دنا، ساعت 12 ظهر، گروه از یخچال جنوب شرقی واقع در دامنهِ نِول شمالی، حرکت به سمت " تنگه تاپو و در نهایت ورود به منطقه لای سرخ پادنا " را آغاز کرد. شیب تند و یخ زدگیِ سطح یخچال، باعث شد که از ابتدای حرکت، کرامپون ها وصل شوند و استفاده از کلنگ، باتوم و رعایت کامل احتیاط  در دستور کار گروه قرار گیرد.

ساعت 13 در ارتفاع 3590 متری در کنار چشمهِ  پُر فشار و مکان زیبای حاشیه یخچال، گروه ضمن اقدام به  استراحت، ناهار را نیز صرف و سپس به حرکت خود ادامه داد. راه رفتن و کم کردن ارتفاع در " یخچال تاپو" ، ضمن ایجاد تنوع در پیاده روی، داشتن چشم اندازهای زیبا و متنوع و دیگر مزایا، سختی ها و مشکلات خاص خودش را  نیز به همراه دارد که گروه ما، برخی از آن ها را به شرح زیر تجربه کرد:

تونل های یخی پُر آبِ خطرناک در برخی نقاط یخچال به صورت آشکار و یا پنهان وجود دارد. تعدادی از این تونل های عمیق، در حاشیه صخره های کنار یخچال و یا در خروجی پیچ های تند تنگه  قرار دارند. رعایت نکات فنی، استفاده از ابزار، فاصله گرفتن و حرکت با احتیاط از کنار این عوارض شکننده و حادثه ساز، جدی و الزامی است.

- در چند قسمت باریک و کم عرض تنگه، به دلیل ریزش بهمن و شکل گیری دیواره های بلند یخی، حرکت و عبور گروه را با مشکل روبرو کرد. با شرایط فوق و در یک مورد که حفره های به عمق 3 یا 4 و با عرض یک مترِ حاشیه صخره های دو طرف یخچال، خطر لیز خوردن افراد و سقوط  آن ها به درون حفره ها را به دنبال داشت ؛ با استفاده از کلنگ ها، در کُلِ منطقه خطر، پله های یخی و عمودی ایجاد شد و سپس با حمایت، افراد به ناحیه امن هدایت شدند .

در نهایت بعد از حدود 5 ساعت یخ نوردی در " تنگه تاپو " ، گروه ساعت 17 و همراه با رودخانه زیبا و پُر جاذبه " تاپو " وارد منطقه " لای سرخ پادنا " شد.

در این منطقه نیز چندین خانوار عشایر فارسیمدان ( زندی لک )، در کنار انواع و اقسام چشمه های خنک و گوارا و گونه های گیاهی متنوع، به دامداری مشغول هستند. در کنار یکی از این چشمه ها، دم کرده آویشن تازه، خستگی را از تن افراد برطرف و در نهایت، گروه با استفاده از یک دستگاه وانت نیسان، منطقه را ترک وبه سمت " بیده پادنا " حرکت کرد.

روز چهارم : جمعه 15/03/94

صبح، گروه دو نفره ما شامل اینجانب ( نگارنده ) و پویان، با خداحافظی از دوستان همنورد و با آرزوی دیدار مجدد از " دنا " ، پادنا را به سمت شیراز ترک کرد. بدین ترتیب، برنامه دیدار به پایان رسید ولی، باید خالصانه زبان به سخن گشود و اقرار کرد که : ورود به میهمانی دنای شرقی در بهار، افتخار و خاطره ای است که هرگز تکرار و فراموش نخواهد شد. صادقانه باید آرزو کرد و امیدوار ماند که امر " حفاظت پایدار " در تمامی این بوم سازگان، تضمین عملی پیدا خواهد کرد.

با درود به زندگی

                     مسئول آموزش کانون سبز فارس

                                                            نعمت اله امیریان